بندهای چندمحمولی زبان فارسی بررسی بخش اصلیِ بی‌زمان براساس دستور نقش و ارجاع

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار دانشگاه علامه طباطبائی

چکیده

این پژوهش انواع پیوندهای در سطح بخش اصلی در زبان فارسی را بررسی می‌کند. بخش‌های اصلیِ در پیوند، در این سطح، همگی تحت سیطرۀ یک عملگر زمان واحد هستند؛ چون سیطرۀ عملگر زمان بر سطحی بالاتر از بخش اصلی یعنی سطح بند است. هریک از بخش‌های اصلی در پیوند، می‌توانند به لحاظ ویژگی نمود مستقل عمل کنند چون سیطرۀ عملکرد آن در سطحی پایین‌تر، یعنی هسته است. در این بررسی و در مطالعۀ بندهای چندمحمولی زبان فارسی مشخص خواهد شد که چون عملگر زمان فقط در سطح بند، مطرح می‌شود بنابراین آنچه در دستور سنتی در زبان فارسی به عنوان عملگر زمان در سطح بخش اصلی معرفی شده در واقع نمود است و مفاهیم ماضی و مضارع التزامی درست نیستند. همچنین این بررسی نشان می‌دهد در زبان فارسی فعل‌های وجه ریشه‌ای (توانمندی و درخواستی) تظاهر اتصال غیرناهمپایه‌سازی بخش اصلی را صورت‌بندی می‌کنند و نهایتاً یک بند واحد را به‌دست می‌دهند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


-  دبیرمقدم، محمد (1390)، معرفی و نقد کتاب مطالعه‌ای در ساخت گفتمانی زبان فارسی، دستور، جلد هفتم، 183-293.
-  میرزائی، آزاده (1392)، ساخت اطلاع در بندهای متممی زبان فارسی، دستور، جلد 9، 93-141.
-  میرزائی، آزاده (1393)، فعل‌های چندپارۀ زبان فارسی، علم زبان، دورۀ 2، ش2، 70-53.
-  Jackendoff, Ray S. (1990), Semantic structures. Cambridge, MA: MIT Press.
-  Rijkhoff, J. (2002), The noun phrase: a typological study of its form and structure. Oxford: Oxford University Press.
-  Thompson, G. (2013), Introducing Functional Grammar, third edition, Routledge Press.
-  Van Valin, R. D., Jr. (2005), Exploring the Syntax–Semantics Interface. Cambridge University Press.
-  Van Valin, R. D., Jr. & R. J. Lapolla, (1997), Syntax: Structure. Meaning and Function.