این مقاله به برسی گونههای چندگانة برخی لغات فارسی، با نشان دادن سیر تحوّل و مسیر تحوّل آوایی آنها از زمان باستان تاکنون میپردازد. این واژهها عبارتاند از : هُجیر، خُجیر و هُژیر همة به معنی «زیبا، پسندیده»؛ خروس، خروه و خروچ هر سه به معنی «بانگکننده، خروس»؛ رزه، رژه و رجه«ریسمان، طناب»؛ گیهان، کیهان، جیهان و جهان؛ جیوه، ژیوه و زیبق به معنی «سیماب، فلز مایع درخشان و سخت»؛ نُپی، نُبی و نوی به معنی «قرآن»؛ هرزه (هرز)، خُله «هرزگی» (خُل «نادان») و یله «آزاد، رها، ول»؛ برخی از این واژهها فعل هستند: جاویدن (جویدن)، چاویدن و ژاویدن «نشخوارکردن»؛ خپسیدن، خفسیدن، خسپیدن و خسبیدن به معنی «خوابیدن»؛ ساویدن، سابیدن و ساییدن به معنیِ «مالیدن، سودن»؛ مزیدن، مژیدن و مکیدن به معنی «مکزدن»