سیمین دانشور از جمله معدود نویسندگان معاصر زن است که توانسته است با استفاده از اطلاعات و دانش قابل قبول خود در قالب داستان و رمان آثار ارزشمندی به جامعه علمی و ادبی تقدیم نماید و از مسائل و مشکلات زمانة خود پرده بردارد. او تلاش کرده است به عنوان چشم بیدار جامعه را از زوایا وگوشههای مختلف-مخصوصاً از دید یک زن نگاه کند و مباحثی را مطرح نماید که قبل از او یا اصلاً بدان پرداخته نشده یا اگر هم پرداخته شده است با این وسعت و وضوح و طرح و تصویر بیان نشده است. او در آثار خود تلاش کرده است بیان از قالب یک دانای کل همه چیز دان حکم کننده بیرون بیاید و اجازه دهد تا شخصیتها آنگونه که خود احساس میکنند رفتار کنند یا بر زبان آورند. شخصیتهای داستانی او عموماً شخصیتهای واقعی و دستیافتنی هستندکه گویی در فضای واقعی نفس میکشند. او نه همچون نویسندگان بدبین همه چیز را سیه میبیند و نه مانند نویسندگان خوش خیال رنجها و محرومیتهای مردم عادی اجتماع را نادیده انگاشته، در دنیای رویایی و خیالی ساخته خود بسر میبرد. او انسان را با همة ویژگیهای خوب و بدش محصول اجتماع خود میداند و تلاش میکند تا خواننده با متمایز کردن واقعیتهای عینی از پندارها و خیالبافیها و تصورات قراردادی به درک و شناخت واقعی و عینی از محیط و جامعه خود برسد.