بررسی رابطة میان مبتدا، مبتداسازی و پیش‌‌‌انگارة موضوعیت در زبان فارسی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار زبان شناسی دانشگاه شیراز

2 دانشگاه شیراز

چکیده

لمبرکت (1994) در چارچوب نظریه‌ی ساخت اطلاعی مقیاس پذیرفتگی مبتداها را ارائه می‌کند که البته برای مبتداسازی نیز عمل می‌کند، بدین صورت که هر چه از بالای مقیاس به سمت پایین حرکت می‌کنیم، امکان مبتدا واقع شدن کمتر و کمتر می‌شود. او مبتدا را براساس مفهوم «دربارگی» تعریف می‌کند و شرط مبتدا بودن را این می‌داند که سازه‌ی مورد نظر جزء پیش‌انگاره‌ی موضوعیت جمله باشد یا به­ عبارتی، این سازه باید موضوع بحث یا همان کانون توجه باشد. البته، لمبرکت سه پرسش مهم را بی‌پاسخ می‌گذارد که عبارتند از: آیا پیش‌انگاره‌ی موضوعیت مقوله‌ی یکدستی است یا انواعی دارد؛ رابطه‌ی میان پیش‌انگاره‌ی موضوعیت و مقیاس پذیرفتگی مبتداها چیست؛ آیا عملاً در تمامی جایگاه‌های این مقیاس امکان مبتدا واقع شدن (و بالطبع مبتداسازی) وجود دارد. نگارندگان مقاله‌ی پیش رو می‌کوشند تا بر اساس داده‌های زبان فارسی نشان دهند که موارد مبتداسازی گروه‌های اسمی تا چه اندازه با مقیاس فوق‌الذکر تطابق دارد. به علاوه، نگارندگان با اتکاء بر داده‌های زبان فارسی پاسخ‌هایی را برای سه پرسش مطرح شده ارائه می‌دهند. نخست آن که پیش‌انگاره‌ی موضوعیت انواعی دارد. دوم آن که در همه‌ی جایگاه‌‌های مقیاس پذیرفتگی مبتداها، شاهد پیش‌انگاره‌ی موضوعیت نیستیم. سوم آن که در این مقیاس، از یک سطح به پایین‌تر آن­چه روی می‌دهد، پیش‌آوری کانون است و نه مبتداسازی.

کلیدواژه‌ها