بررسی تطبیقی اوزان دوری و دوپاره با کاربرد آن ها در غزلیات بیدل دهلوی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زنجان

چکیده

اوزان شعر فارسی عمدتاً متشکل از آرایش ها (ترتیب­ ها)ی متنوعی از هجاهای کوتاه و بلند است. از میان این اوزان، تمام آن هایی که مصراعشان الگوی هجایی متقارن دارد، یعنی می­ توان آن ها را از وسط به دو پارۀ مساوی تقسیم کرد، این امکان را به شاعر می­ دهد که با تطبیق دادن مرز کلمات با مرز ارکان عروضی و دوپاره کردن وزن مصراع، ضرب ­آهنگ شعرش را افزایش دهد؛ اما از این اوزان، برخی «وزن دوری» است؛ یعنی در میانۀ دو نیمۀ مصراعشان درنگ ضروری است و هر نیم­ مصراعشان حکم مصراع را دارد. برخی دیگر اگرچه دوپاره و متقارن است، در میانۀ دو نیمۀ آن ها درنگ وجود ندارد و تنها به دلیل تقارن، نظم و موزونیت آن بیشتر است. گروهی دیگر از این الگوهای هجایی متقارن، بسته به این که در میان آن ها درنگ شود یا نه، دو وزن مختلف خواهد داشت: دوری و غیردوری، و این از امکانات وزن شعر فارسی و مایۀ گسترش آن است.
    در گروه اخیر از اوزان، این سرایندۀ شعر است که باید دربارۀ استفاده از این امکان و رعایت درنگ در میان مصراع تصمیم بگیرد. بنابراین، بدون بررسی شعر (از دید آواشناسانه) و تنها با استناد به الگوی وزن، نمی­توان دربارۀ دوری یا دوپاره بودن آن قضاوت کرد. از سوی دیگر تلقی و رفتار شاعران مختلف با این گونه از اوزان نیز، یکسان نیست.
    برای نمونه، تلقی بیدل دهلوی از برخی از این وزن ها، با آنچه بعضی از محققان بر اساس بررسی الگوی هجایی اوزان یا اشعار تعدادی از شاعران در این زمینه بیان کرده­ اند، تفاوت هایی دارد. 

کلیدواژه‌ها