جستار حاضر در پی بررسی سبک شناختی استعاره های بنیادین دربارة انسان، جهان، تولد، زندگی و مرگ در رباعی های اصیل خیام است. با تکیه بر رویکرد زبانشناسی شناختی و با مبنا قرار دادن شصت و شش رباعی اصـیل خیـام، استعاره های مربوط به مفاهیم مذکور در این رباعی ها مورد بررسی قرار گرفته و ویژگی های کمی و کیفی آنها مشخص می شود. نتایج این بررسی نشان می دهد که به ازای هر مفهوم چندین استعارة مفهومی متفاوت در رباعی ها موجود است، که یک مفهوم خاص را به شیوه های متفاوت مفهوم پردازی می کنند. اما نکتة قابل توجه این است که روابط خاصی بین بعضی از استعاره ها وجود دارد، به گونه ای که استعاره های خاصی از مرگ با استعاره های خاصی از زندگی، تولد، انسان و جهان در ارتباط است. با تعمق در این امر، مشخص شد که پنج نوع رابطة متفاوت بین استعاره ها وجود دارد که هر رابطه، خود بیانگر الگویی استعاری است. بر این اساس، پنج کلان الگوی استعاری پیشنهاد می شود که انواع متفاوت استعاره ها در باب مفاهیم بنیادین از یکی از آنها منتج می شوند. کلان الگوهای استعاری حاکم بر ساختار اسـتعاری رباعی های خیام به ترتیب بسامد کمی الگوی محفظه، الگوی کوزه گری، الگوی سرقت، الگوی می و الگوی بازگشت نام گرفتند. هر الگو بیانگر رابطۀ ساختاری خاصی میان مفاهیم استعاری در باب انسان، جهان، مرگ، تولد و زندگی است. این کلان الگوهای موجود، مبانی اصلی جهان بینی استعاری خیام را در رباعیاتش نشان داده و همچنین میتوانند به عنوان مبنایی سبک شناختی برای تشخیص رباعی های اصیل از غیراصیل خیام مورد استفاده قرار گیرند.