2
دانشجوی کارشناسی ارشد زبان شناسی دانشگاه کردستان
چکیده
در این مقاله به توصیف و بررسی ساخت کنایی در گویش دشتی میپردازیم. بدین منظور، به مطالعه رفتار فاعل بندهای لازم و متعدی و مفعول در زمان حال و گذشته در این گویش پرداخته میشود. یکسانی/تقابل رفتاری این گروههای اسمی در انگیزش مطابقه بر روی فعل نشان میدهد که این گویش از الگوی کنایی گسسته بهره میبرد؛ به عبارتی بندهای زمان حال از الگوی فاعلی-مفعولی و بندهای زمان گذشته از الگوی کنایی تبعیت میکنند. در توصیف الگوی کنایی، همچنین به مسئله توزیع متفاوت وند و واژهبست که در ایجاد الگوی کنایی در این گویش نقش تعیین کننده دارند پرداخته میشود. بررسی الگوی کنایی گسسته در گویش دشتی میتواند به ایجاد بینش عمیقتری به سازوکارهای دستوری نظام زبانهای ایرانی، هم به لحاظ ردهشناسی و هم نظری، بینجامد.