رویکردهای متفاوتی در مقولهبندی واژگان وجود دارد. در دیدگاه نقشی رده شناختی به زبان، مقوله واژهها براساس نقشی که در جمله ایفا میکنند تعیین میشود و واژهای نمیتواند ذاتاً اسم، صفت و غیره باشد. هنگامی که یک شیء، شیء دیگری را توصیف میکند ممکن است شیء اول بهعنوان یک نقطه ی اتصال برای شیئ دوم باشد و به شناسایی آن کمک کند که این رابطه نشان دهندهی نقش اتصالی است. در سوی دیگر ممکن است توصیف کنندهی شئ فقط نوع آن را مشخص کند که این نقش را غیر اتصالی مینامند (کرافت، ۲۰۲۳) پژوهش حاضر نشان میدهد در فارسی ساختهای نشان دهندهی تملّک، روابط خویشاوندی، اعضای بدن و روابط فضایی- مکانی نشان دهندهی نقش اتّصالی و ساخت «اسم به اضافهی پسوند آنه» نشان دهنده روابط غیر اتصالی یا مشخص کننده نوع است.
Croft, William (1991). Syntactic categories and grammatical relations: The cognitive organization of information. Cambridge: Cambridge University Press
Croft, William (2003). Typology and universals, Chicago: University of Chicago Press.
Croft, William (2023). Morphosyntax, Cambridge: Cambridge University Press
Koptjevskaja-Tamm, Maria (2002). Adnominal possession in the European languages: form and function. Sprachtypologie und Universalienforschung
Lakoff, G. (1987). Women, fire and dangerous things: what categories reveal about the mind.Chicago: Chicago UP.
Langaker, R.W. (1991). Foundations of Cognitive Grammar, Volume II. Stanford, CA: Stanford UP.