هدف مقاله حاضر بررسی حروف اضافه مکانی «در»، «به»، «روی» و »زیر» در چارچوب زبانشناسی شناختی است.ماهیت این پژوهش تحلیلی و آماری است و نوع روش پیکره-بنیان است.در تحلیل این پژوهش تلاش میشود از یک پیکرۀ زبانی حاصل از متون درسی فارسی، علوم، مطالعات اجتماعی و هدیههای آسمانی پایههای اول تا ششم استفاده شود و جملات شاهد حاوی حروف اضافه منتخب از این پیکره استخراج شده و ازنظر معنایی برچسبگذاری گردد.در تحلیل دادهها از رویکرد پیشنمونه و چندمعنایی سامانمند تایلر و ایوانز (2003) در چارچوب معنیشناسی شناختی استفاده شدهاست.نتیجه حاصل از تحلیل انجامشده این است که معنی سرنمون حروف اضافه مکانی در کتابهای درسی (عام-دامنه ) الزاماً با معنی غالب حرف اضافه در دروس مختلف (خاص-دامنه ) یکسان نیست و ممکن است معنی پربسامد یک معنا در یک درس با معنای سرنمون یکسان نباشد. این یافته میتواند در فرایند آموزش محتوای درسی و تواناییهای شناختی دانشآموزان مورد توجه قرار گیرد.