دانشگاه بوعلی سیناپژوهش های زبان شناسی تطبیقی2252-0740101920200521Forms of Rationality and Ethics in the "Presentist" Worldview
from Today to Khayyamطیفهای عقلانیت و مرام در جهانبینی اکنونگرا از امروز تا خیام123331710.22084/rjhll.2020.21303.2008FAمازیارمهیمنیاستادیار زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه بوعلیسیناJournal Article20200318In 1995, a French historian François Hartog introduced two new terms in the vocabulary of history and sociology: “Regime of Historicity” and “Presentism”. According to his thesis, the fall of the Berlin Wall in 1989, which symbolizes the end of opposition between Eastern and Western blocs, achieves the transition of human societies from the old futuristic and utopist vision of history towards a “presentist” regime of historicity. Beyond this specific sociological and historical signification, the term “Presentism” has, for Iranian culture, a Khayyamian resonance: it evokes Khayyam’s hedonistic doctrine, his Carpe diem. This elementary observation provides the base of some “Comparative Epistemology”, which respectively looks into the clarification of the “rationalities” of European and Khayyamian presentisms. If the behaviors of different individuals and societies in the presentist world obey the type of their rationality, any question about the presentist rationality aims directly at the presentist ethics.در سال 1995 میلادی فرانسوا هارتوگ مورخ فرانسوی دو انگارۀ «نظام تاریخیت» و «اکنونگرایی» را به مجموعهواژگان تاریخ و جامعهشناسی افزود. به باور او، با نابودی بلوکهای شرق و غرب که به شکل نمادین در سقوط دیوار برلین (1989) تجلی کرد، جوامع بشریْ آرمانگراییِ آیندهگرا را پشت سر گذاشتند و وارد نظام اکنونگرا شدند. برای فرهنگ ایرانی، واژۀ اکنونگرایی، جدا از دلالت تاریخی و جامعهشناختی مورد نظر هارتوگ، طنینی «خیامی» دارد و آموزههایی چون شادخواری و اغتنام دم را به یاد میآورد. این مشاهدۀ ساده زمینه را برای نوعی «معرفتشناسی تطبیقی» فراهم میکند که هدف آن پرده برداشتن از انواع عقلانیت حاکم بر صورتهای اروپاییِ اکنونگرایی و صورت خیامی/ ایرانیِ این گرایش است. اگر رفتارهای افراد و جوامع مختلف در دنیای اکنونگرا تابع همین انواع عقلانیت باشند، هر پرسشی در خصوص عقلانیت اکنونگرا به شکل طبیعی بر «مرام» اکنونگرا نیز فرود میآید.دانشگاه بوعلی سیناپژوهش های زبان شناسی تطبیقی2252-0740101920200521Case Assignment and its Relation to C-command in Persianفرایند حالتبخشی و رابطه آن با سازهفرمانی در اشتقاق جملات زبان فارسی2546331810.22084/rjhll.2018.14849.1762FAحسنقاسمیدکترای زبانشناسی علامه طباطباییمحمددبیر مقدماستاد دانشگاه علامه طباطباییJournal Article20171024Contrary to the view that supposes Persian raising constructions have an overt expletive, we suggest that the verbs of these constructions enter derivation with valued ϕ-features. Therefore, the concept of EPP and its strength differ in Persian and English. In addition, some Iranian linguists, such as Anushe (2008), consider EPP as a trigger that drives subject movement from VP to the spec-T which is the same as English. In the same vein, based on Radford’s hypothesis (2009), it was suggested that case feature triggers A-movement in Persian. Consequently, by subject movement to the spec-T, the CP head that c-commands subject assigns its case feature and EPP is also satisfied. The output of this derivational hypothesis is a unitary account of case assignment.علت مطرحشدن اصل فرافکن گسترده، وجود ساخت هایی در زبان انگلیسی بود که فاعل اشباعی آشکار از غیردستوری بودن آنها جلوگیری می کرد. اما، داده های زبان فارسی نشان می دهد که فاعل اشباعی آشکار در این زبان وجود ندارد. از این رو، برخلاف دیدگاهی که معتقد است در ساخت های ارتقایی زبان فارسی، فاعل اشباعی آشکار وجود دارد، پیشنهاد شد که افعال این ساخت ها با مشخصه های شخص و شمار ارزشگذاری شده به اشتقاق راه می یابند. بنابراین، مفهوم اصل فرافکن گسترده و قوی بودن این مشخصه در زبان فارسی و زبان انگلیسی متفاوت است. علاوه بر این، برخی از زبانشناسان مانند انوشه (1378) معتقدند که اصل فرافکن گسترده در زبان فارسی همانند زبان انگلیسی عامل برکشیده شدن فاعل از درون گروه فعلی به مشخصگر گروه زمان است. اما شواهدی که وی ارائه می کند، تنها خروج فاعل از درون گروه فعلی و ارتقا آن به مشخصگر گروه زمان در جملات بینشان زبان فارسی را نشان می دهد. در همین راستا، بر اساس تحلیل ردفورد (2009) پیشنهاد شد که عامل برکشیده شدن فاعل در زبان فارسی مشخصه حالت است. از این رو، با حرکت فاعل به مشخصگر گروه زمان از هسته گروه متمم ساز که بر آن سازه فرمانی میکند، حالت خود را دریافت کرده و همچنین، اصل فرافکن گسترده نیز احراز می شود. برونداد استفاده از این سازوکار در اشتقاق، یک دستی و تعمیم در حالت بخشی است.دانشگاه بوعلی سیناپژوهش های زبان شناسی تطبیقی2252-0740101920200521Chahar Mahal va Bakhtiari Province in the Atlas of the Languages of Iran: Research Methodology and Language Distributionاستان چهارمحال و بختیاری در اطلس زبانهای ایران: روششناسی پژوهش و پراکندگی زبانی4769331910.22084/rjhll.2020.20969.2004FAمرتضیطاهری اردلیاستادیار زبانشناسی، گروه زبان انگلیسی دانشگاه شهرکردJournal Article20200203Chahar Mahal va Bakhtiari Province (C&B) is located in the southwestern with about one percent of Iran's size and population. Despite its linguistic diversity, C&B’s language distribution status has not been studied from a scientific perspective. In this article, we attempt to answer this question in the form of a comprehensive field study. This article has been done in the framework of the online research programme of the Atlas of the Languages of Iran (ALI). After looking at the literature review in this field, ALI project and the research methodology, we discuss the findings of the study. The findings show that Bakhtiari, Turkic, Urban Charmahali, Persian and Rural Charmahali are the main mother tongues of the Province. Also, Armenian was one of the other languages in the province that have now migrated to other provinces, including Isfahan. The distribution of languages across the province is shown in static polygon maps.استان چهارمحال و بختیاری با یک درصد از وسعت و همچنین حدود یک درصد از جمعیت کشور در جنوب غربی کشور واقع شده است. علیرغم تنوع زبانی در این استان، وضعیت پراکندگی زبانی آن هنوز از دیدگاهی علمی مورد مطالعه قرار نگرفته است. در این مقاله درصدد هستیم تا در قالب یک مطالعة میدانی جامع به این مهم پاسخ دهیم. این مقاله در چارچوب برنامة تحقیقاتی برخط اطلس زبانهای ایران (اَزیران) انجام گرفته است. بعد از مروری بر پیشینة مطالعاتی در این حوزه، پروژة ازیران و روششناسی پژوهش، به یافتههای تحقیق اشاره شده است. یافتههای میدانی نشان میدهد که بختیاری، ترکی، چهارمحالی شهری، فارسی و چهارمحالی روستایی عمدهترین زبانهای مادری استان محسوب میشوند. همچنین، ارمنی از دیگر زبانهایی بود که در استان زبانورانی داشت که در حال حاضر به استانهای دیگر از جمله اصفهان مهاجرت کردهاند. درپایان، پراکندگی زبانهای استان در قالب نقشههای چندضلعی ایستا به نمایش گذاشته شده است.دانشگاه بوعلی سیناپژوهش های زبان شناسی تطبیقی2252-0740101920200521Spatial Conceptualization in Persian within the framework of Natural Semantic Metalanguage (With Focus on the Semantic Prime ‘NEAR’)مفهومسازی «فضا» در زبان فارسی در چهارچوب نظریۀ فرازبان معنایی طبیعی (با تمرکز بر نخستی معنایی «نزدیک»)7194332110.22084/rjhll.2019.17828.1883FAشادیانصاریاندانشجوی دکترای زبانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهرانمهین نازمیردهقاندانشیار زبانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهرانپارسابامشادیدانشجوی دکترای زبانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران0000-0002-4573-7810Journal Article20181208The present research is a corpus-based one that aims to analyze conceptualization of ‘space’ in Persian within the framework of Natural Semantic Metalanguage (NSM). NSM researchers have identified eight semantic primes for the concept of ‘space’ (including WHERE~PLACE, HERE, ABOVE, BELOW, FAR, NEAR, SIDE, INSIDE) that is believed to be lexicalized in all languages. The research is restricted only to NEAR prime in order to analyze representation of the concept of ‘space’ in terms of this prime using corpus and real data. The data are drawn from Hamshahri corpus . The results show that NEAR prime has thirteen exponents in Persian including Nazdik, Kenār, Pish, Nazd, Janb, Baghal, Pahlu, Dam, Lab, Havāli, Javār, Mojāver, Dar Mojāverat-e) each of which has its own conceptual scope and functional range and there are differences in this respect among them.پژوهش پیش رو پژوهشی پیکرهبنیاد است که میکوشد با رویکرد فرازبان معنایی طبیعی به بررسی چگونگی مفهومسازی فضا در زبان فارسی بپردازد. در رویکرد فرازبان معنایی طبیعی، هشت نخستی معنایی برای مفهوم فضا شناسایی و معرفی شده است (شامل WHERE~PLACE, HERE, ABOVE, BELOW, FAR, NEAR, SIDE, INSIDE) و باور بر این است که این نخستیها در همۀ زبانها واژگانی شدهاند. این پژوهش محدود به بررسی نخستی NEAR است و بازنمایی مفهوم «فضا» را بر اساس این نخستی، با استفاده از نمونههای واقعی و پیکرهای مورد تحلیل قرار میدهد. دادههای پژوهش برگرفته از پیکرۀ زبانی همشهری است. نتایج پژوهش نشان میدهد که نخستی معنایی NEAR در زبان فارسی دارای سیزده نماگر متفاوت شامل «نزدیک، کنار، پیش، نزد، جنب، بغل، پهلو، دم، لب، حوالی، جوار، مجاور، در مجاورتِ» بوده که هریک به لحاظ گسترۀ مفهومی و دامنۀ کاربردی ویژگیهای خاصی را دارا بوده و از این لحاظ تفاوتهایی با هم دارند.دانشگاه بوعلی سیناپژوهش های زبان شناسی تطبیقی2252-0740101920200521Studying the possibility of improving the function of a POS tagger systemبررسی امکان افزایش صحت یک ابزار برچسبدهی به اجزای کلام در فارسی95110332010.22084/rjhll.2019.16614.1834FAالهامعلایی ابوذراستادیار پژوهشگاه علوم وفناوری اطلاعات ایران (ایرانداک)Journal Article20180618The aim of the present study is to check the possibility of improving the function of a POS tagger system via POS tag disambiguation of some of Persian noun and adjective homographs ending in <-ی>. The case study in present research is HAZM.The POS tag disambiguation program is based on some context-sensitive rules. the mentioned rules were extracted from Bijan Khan corpus, Hazm was trained by Bijan Khan corpus. General evaluation of the mentioned POS disambiguation program indicates that if some of the context-sensitive rules which play a role in better POS tagging are added to HAZM, the general accuracy of HAZM rises to %95.691 which is considered %1.34 higher than the state of applying all rulesدر این پژوهش به بررسی تأثیر رفع ابهام از برچسب نحوی همنگارههای اسمی و صفتی مختوم به «ی» در فارسی روی عملکرد یک سیستم برچسبدهی خودکار به اجزای کلام، پرداخته شده است. سیستم مورد مطالعه در پژوهش حاضر، سیستم «هضم» است. در پژوهش حاضر، نرمافزاری جهت رفع ابهام از برچسب نحوی همنگارههای مذکور، تهیه شد که خود مبتنی بر الگوهای حساس به بافت نحوی است؛ این الگوها حاصل بررسی همنگارههای مذکور در پیکرة «بی-جنخان» است. بنابراین، هضم با پیکرة بیجنخان آموزش دیده شد. ارزیابی کلی نرمافزار تهیه شده جهت رفع ابهام از برچسب نحوی همنگارههای اسمی و صفتی مختوم به «-ی» در فارسی، نشان میدهد اگر تنها الگوهای حساس به بافت نحوی که تأثیر مثبت در برچسبزنی داشتهاند را به ابزار برچسبدهی اضافه کنیم، صحت کلی برچسبزن، در مقایسه با حالتی که از تمام الگوهای حساس به بافت نحوی استفاده شود، ۱.۳۴ درصد بالاتر است.دانشگاه بوعلی سیناپژوهش های زبان شناسی تطبیقی2252-0740101920200521Coherence Discourse analysis and Topic Drift in Instagram Commentsواکاوی متنیِ پیوستگی و گسستگی موضوعی در کامنتهای اینستاگرام111126332210.22084/rjhll.2019.19116.1930FAثمینهرازقیدانشجوی دکترای زبانشناسی همگانی، دانشگاه الزهرا، تهرانفرهادساسانیدانشیار گروه زبانشناسی دانشگاه الزهرا، تهرانID0000-0002-7585-918یحییمدرسی تهرانیاستاد زبانشناسی همگانی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهرانJournal Article20190519Each conversation starts with a specific topic and the participants become engaged in it. However, the topic the conversation ends with usually has a distance from where it began. This phenomenon is more observable in online discussions where participants are not face to face. Studies have analyzed topic coherence and topic drift in online discussions. A classification of some topic relations have also been provided, yet a closer look at Instagram online comments call for a closer inspection for such classifications. In this research, we have tried to come up with a more specific classification for coherence relations. Hobbs suggests on-topic, parallel, explanation and metatalk as such coherence relations. Herring and Nix add a fifth classification i.e. breaks. In our analysis, sub-classes have been found for the two groups on-topic and break.مکالمه با موضوع مشخصی آغاز میشود و شرکتکنندگان درگیر گفتوگو میشوند اما موضوعی که در پایان مکالمه به آن ختم میشود با موضوع ابتدایی فاصله دارد. این اتفاق در مکالمههای آنلاین که شرککنندگان با یکدیگر رودررو نیستند بیشتردیده میشود. پژوهشهایی دربارهی بررسی ارتباط موضوعی و نیز رانش موضوعی گفتوگوها در فضای مجازی صورت گرفته و دستهبندی مشخصی نیز از دستههای موضوعهای گفتوگو ارائه شده ولی بررسی کامنتها در فضای مجازی اینستاگرام این نکته را روشن میکند که این دستهبندی نیاز به بررسی دقیقتر دارد. در این پژوهش سعی شده است با استفاده از نظریه ارتباط موضوعی و تحلیل موضوعی گفتمان پویا دستهبندی جزئیتری نسبت به آنچه تا کنون تعریف شده است ارائه شود. هابز چهار دستهی ارتباط موضوعی، موازنهی معنایی، توضیح و فراسخن را پیشنهاد میدهد. هرینگ و نیکس گسست را نیز به آن میافزایند. در بررسی دادههای پژوهش حاصل، دستهبندیهای جزئیتری برای ارتباط موضوعی و گسست یافت شد.دانشگاه بوعلی سیناپژوهش های زبان شناسی تطبیقی2252-0740101920200521A review of Iran's Critical Discourse on Nuclear Energy in the Saudi Al-Riyadh newspaper based on the
Van Dijk modelبررسی گفتمان انتقادی انرژی هستهای ایران در روزنامه الریاض عربستان بر اساس الگوی وندایک127146332310.22084/rjhll.2019.19199.1937FAمرضیهزارع زردینیدانشجوی دکترای زبان و ادبیات عربی، دانشگاه الزهرا تهرانبتولمشکین فامدانشیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه الزهرا تهرانگلرخسعیدنیادکترای زبانشناسی همگانیJournal Article20190531This study, based on Van Dyke's model (1998), examines the issue of which backgrounding and foregrounding in Saudi Arabia's al-Riyadh is based on which linguistic tools, and which self and other groups are in this newspaper and how are they represented? The three articles of the newspaper, written after the nuclear deal, form the data of this study. This article, by descriptive-analytic method, based on Van Dyke's (1998) model, aims to examine the lexical choices, the naming, and the representation of social actors to achieve the ideological square of van Dijk. Iran's nuclear deal and Iranian government and politicians are negatively represented in all of these articles and are in other group. Iran seeks to protect terrorists from undermining stability in the region, international peace and security, and Iran's nuclear energy is a military, non-peaceful and stimulating instrument to achieve these goals.این پژوهش به دنبال بررسی این مسأله است که برجستهسازی و حاشیهرانی در روزنامه "الریاض" عربستان با کدام یک از سازوکارهای زبانی صورت میگیرد و گروههای خودی و غیرخودی در این روزنامه کدامند و چگونه بازنمایی میشوند. سه مقاله از این روزنامه که بعد از توافق هستهای ایران نوشته شدهاند، دادههای این پژوهش را تشکیل میدهند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی بر اساس الگوی وندایک (1998) قصد دارد از طریق بررسی انتخابهای واژگانی، نامدهی، نحوه بازنمایی کنشگران اجتماعی و بلاغت به مربع ایدئوژیک وندایک دست یابد. یافتههای پژوهش حاکی از این است که توافق هستهای ایران، حکومت و سیاستمداران ایرانی در این مقالهها به صورت منفی بازنمایی شده و در دایرهی دیگری قرار گرفتهاند که به دنبال برهم زدن ثبات در منطقه، صلح و امنیت بین-المللی و حمایت از تروریست میباشند و انرژی هستهای ایران نیز نظامی، غیرصلح آمیز توصیف شده و در راستای رسیدن به اهداف نامبرده میباشد.دانشگاه بوعلی سیناپژوهش های زبان شناسی تطبیقی2252-0740101920200521An acoustic study of the strength of Persian fricatives in different phonetic and prosodic contextsبررسی صوتی میزان قوت همخوانهای سایشی فارسی در بافتهای آوایی و نوایی مختلف147172332410.22084/rjhll.2019.19700.1959FAوحیدصادقیدانشیار دانشگاه بین المللی امام خمینیسمیهاسلامیکارشناسارشد زبانشناسی همگانی دانشگاه بینالمللی
امام خمینیJournal Article20190724This research addresses the strength of fricative consonants in Persian continuous speech. Data were designed such that Persian voiced and voiceless fricatives were placed in three different consonantal positions, namely word initial, intervocalic word medial and word final. Also, the fricative consonants differed with respect to context (voiced vs. voiceless) as well as lexical stress (stressed vs. unstressed). Duration, intensity of the low formant frequencies and intensity of the mid to high formant frequencies of the target segments were measured. Results indicated that values of duration and intensity of the mid to high frequencies systematically vary in different phonetic and stress contexts as well as different consonantal positions. More specifically, the results showed that Persian fricatives have longer duration and greater intensity in the mid to high frequencies when placed in voiceless and stressed contexts and intervocalic position.این مقاله در چارچوب واجشناسی آزمایشگاهی به بررسی میزان قوت همخوان های سایشی در گفتار پیوستۀ فارسی میپردازد. داده ها به شیوه ای طراحی شدند که همخوان های سایشی در سه جایگاه آغازی، میانی (بین دو واکه) و پایانی کلمه، دو بافت آوایی واکدار و بیواک و دو موضع نوایی تکیه بر و بی تکیه قرار بگیرند. مقادیر دیرش همخوان های سایشی در حوزه زمان و دامنه انرژی فرکانس های پایین (0-1000 هرتز) و فرکانسهای میانی و بالا (بالاتر از 1800 هرتز) در حوزه شدت انرژی بر روی داده های هدف اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که الگوی توزیع مقادیر دیرش و دامنه انرژی فرکانس های میانی و بالای همخوان های سایشی به صورت تابعی از بافت آوایی و موضع نوایی آنها تغییر می کند. سایشی ها در بافت آوایی واکدار و موضع بی تکیه دیرش و دامنه انرژی کمتر و بالعکس در بافت بیواک و موضع تکیه بر دیرش و دامنه انرژی بیشتری دارند. این نتایج همچنین نشان داد درصد واکداری همخوان های سایشی در بافت واکدار از بافت بیواک به طور قابل توجهی بیشتر است. بهعلاوه، شدت واکداری (دامنه انرژی فرکانس های پایین) سایشی ها در بافت واکدار نسبت به بافت بیواک بیشتر است. این نتایج با تأیید یافته های بهدست آمده از زبان های دیگر نشان می دهد که سایشی ها در موضع تکیه بر و بافت آوایی بیواک و همچنین جایگاه های آغازی و پایانی کلمه، میزان قوت خود را حفظ می کنند ولی در موضع بی تکیه، بافت واکدار و جایگاه بینواک های از میزان قوت آنها بهطور قابل ملاحظه ای کاسته می شود.دانشگاه بوعلی سیناپژوهش های زبان شناسی تطبیقی2252-0740101920200521A Description of Persian Derivational Suffix Ordering on the Basis of Complexity-Based Ordering Approachبررسی ترتیب پسوندهای اشتقاقی زبان فارسی در چارچوب رویکرد ترتیب مبتنی بر پیچیدگی173197332510.22084/rjhll.2018.16978.1853FAمریمحمصیان اتفاقدانشجوی دکترای زبانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایرانعادلرفیعیاستادیار زبانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان،Journal Article20180730Affix ordering is a theoretical discussion in morphology. Till now, three approaches considered affix ordering such as layered approach (siegel 1974), Selectional restriction approach (Fabb 1988) and complexity-based ordering approach (Hay and Plag 2000). The Complexity-Based ordering create the present theoretical framework article. The purpose of this research is assessing this approach in Persian derivational suffix ordering. For this end, about 41 Persian derivational suffixes are selected. Then from the Persian corpus of the Institute of Humanities and Cultural Studies 9172 derivative words is extracted. The results show that there is a covering between parsability continuum and Persian suffix ordering in the most cases. But this covering is not complete and, in some cases, parsability can’t describe some of the derivate combinations. According to Hay and Plag (2004), It seems that for presenting a description of Persian suffix ordering beside parsability we must consider the Selectional restriction on affixes.ترتیب وندها از جمله مباحث نظری مطرح صرف است. تاکنون رویکرد لایه ای (سیگل، 1974)، رویکرد محدودیت های گزینشی (فب، 1988) و رویکرد «ترتیب مبتنی بر پیچیدگی» (های و پلاگ، 2000) به بررسی ترتیب وندها پرداخته اند. رویکرد ترتیب مبتنی بر پیچیدگی - که چهارچوب نظری مقاله حاضر را تشکیل می دهد - بر اساس معیار تقطیع پذیری وند از پایه به توجیه ترتیب وندها می پردازد. در این نظریه فرض بر آن است هر چه میزان تقطیع پذیری بیشتر باشد وند در جایگاه دورتری نسبت به پایه قرار می گیرد. هدف از مقاله حاضر محک زدن این فرضیه در ترتیب پسوندهای اشتقاقی زبان فارسی است. برای انجام این بررسی پس از بررسی همآیندی پسوندها و محاسبه نسبت تقطیع پذیری پیوستار تقطیع پذیری بدست داده شد. با مقایسه ترتیب پسوندها و ترتیب آنها بر روی پیوستار تقطیع پذیری مشخص می شود که ترتیب پسوندهای اشتقاقی زبان فارسی تا چه میزان با معیار تقطیع پذیری قابل توجیه است. بدین منظور 41 پسوند اشتقاقی زبان فارسی که بهطور مشترک حداقل در دو اثر از سه اثر صادقی (1370)، کشانی (1371) و کلباسی (1380) مشاهده شد انتخاب و از پیکره پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 9172 واژه مشتق از آنها استخراج شدند. با استفاده از همآیندی وندها و نمودار پراکندگی، میزان تقطیع پذیری وندها محاسبه و پیوستار تقطیع پذیری بهدست آمد. همراستا با نظر های و پلاگ (2004) برای ارائه توجیه کاملتری از آرایش پسوندهای اشتقاقی زبان فارسی - علاوه بر معیار میزان تقطیع پذیری - میبایست محدودیت های گزینشی حاکم بر همآیندی وندها را نیز مورد توجه قرار داد. دانشگاه بوعلی سیناپژوهش های زبان شناسی تطبیقی2252-0740101920200521The Study of Sociolinguistic patterns of Turkish Dialect of Qazvin: A Survey of The Effects of Social Variables on Phonological Changesبررسی الگوهای زبان شناختی اجتماعی گویش ترکی قزوین: پژوهشی در تأثیر متغیرهای اجتماعی بر تغییرات واجی199213332610.22084/rjhll.2018.2520.FAمحمدحسینخانیدانشجوی دکترای زبانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی0000-0001-9911-390Xعلیافخمیاستاد زبانشناسی، دانشگاه تهرانJournal Article20131109Abstract <br /> <br /> Language is a social phenomenon and coincided with the first human communities. <br /> Sociolinguistics analyzes the issues which are related to the relationship between the language and the community. The literature of sociolinguistics consists of plenty of studies about linguistic varieties which are correlated with social variables. In comparison to written form of language the variations in speech are more perceivable and some social variables such as gender, age, education and social class and situation cause these variations. <br /> In the present study, the authors examine the phonological changes in the Turkish dialect of Qazvin, according to the effects of social variables, such as age,and gender. The authors have used interview method and sample of population to evaluate the correlation between phonological changes and social variables. The findings of this study suggest that the age has the maximum impact and gender has the minimum impact on phonological changes in this dialect.زبان پدیدهای اجتماعی است و همزمان با شکلگیری اولین اجتماعات بشری شکل گرفته است. زبانشناسی اجتماعی که از درون گویششناسی بیرون آمد، اساساً به پژوهش در مورد گفتار میپردازد. طی چندین دههای که از تاریخ این شاخه از زبانشناسی میگذرد، نشان داده است که توانایی تجزیه و تحلیل موضوعات مربوط به ارتباط بین زبان و اجتماع را دارد. ادبیات مربوط به آن، شامل سلسلهای از پژوهشها در گوناگونیهای زبانی است که با متغیرهای اجتماعی همبستگی دارند. این گوناگونی در گفتار در مقایسۀ با شکل نوشتاری زبان مشهودتر است و متغیرهایی مانند جنسیت، سن، تحصیلات، طبقۀ اجتماعی و موقعیت بر آن تأثیر میگذارند. در پژوهش حاضر، نویسندگان به بررسی تغییرات واجی در گویش ترکی قزوین، براساس تأثیرات ناشی از متغیرهای اجتماعی سن و جنسیت پرداختهاند و با استفاده از روش مصاحبه و تعیین جمعیت نمونه، میزان همبستگی بین تغییرات واجی و متغیرهای اجتماعی مورد بحث را ارزیابی کردهاند. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که متغیر اجتماعی سن بیشترین تأثیر و جنسیت کمترین تأثیر را تغییرات واجی در این گویش دارند.دانشگاه بوعلی سیناپژوهش های زبان شناسی تطبیقی2252-0740101920200521Opacity and Transparency in Arabic idiomsتحلیل تیرگی و شفافیت در اصطلاحات زبان عربی برپایة الگوی نانبرگ215236332710.22084/rjhll.2019.18909.1927FAاحمدمحمدی اکملدانشجوی دکترای دانشگاه سمناناحساناسمعیلی طاهریاستادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه سمنانسید رضامیر احمدیاستادیار گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه سمنانJournal Article20190422In this paper, we describe the opacity and transparency of idioms in Arabic language based on the linguistic model of Nunberg. This model divides the idioms into two main groups of idiomatically combining expressions and idiomatic expressions and sets out criteria for differentiating them. The corpus of the study is the entry of (b) in Al-Mu'ajam Al-Musoua'i by Davoud. By applying these criteria into Arabic data we tried to distinguish these two main classes of idioms in Arabic. It could be concluded that about half of the explored idioms are idiomatic expressions and are mainly non-compositional. In contrast, the other half could be categorized as idiomatically combining expressions that were compositional and the criteria proposed by Nunberg (1994) show that they are not as opaque as the first group. So, contrary to the traditional definition of idioms, it can be argued that the idioms are not a homogenous class.در این پژوهش به بررسی تیرگی و شفافیت اصطلاحات در زبان عربی براساس الگوی زبانشناختی برگرفته از مقالة نانبرگ و همکاران (1994) پرداختهایم. این الگو، اصطلاحات را به دو دستة عبارات ترکیبی اصطلاحی (بخشپذیر) و عبارات اصطلاحی (بخشناپذیر) تقسیم میکند و برای تمایز آنها از یکدیگر معیارهایی را بر میشمرد. ضمن تحلیل و توضیح این معیارها در زبان عربی و برای تطبیقِ بیشتر، داده های خود را از مدخل (ب) کتاب المعجم الموسوعی للتعبیر الاصطلاحی فی اللغة العربیةتألیف محمد داود انتخاب کرده ایم و معیارها را بر این پیکره آزموده ایم. با مطالعة اصطلاحاتی که در این فرهنگ جمعآوری شده، به این نتیجه میرسیم که حدود نیمی از این اصطلاحات، جزء دستة عبارتهای اصطلاحیاند. هرچند معنای برخی از اینها را میتوان از روی معنای ظاهری آنها دریافت کرد اما امکانِ امتحان کردن آنها با معیاریهای ششگانه امکانپذیر نبود. در مقابل، نیمی نیز در دستة عبارتهای ترکیبی اصطلاحی بودند که بخشپذیرند و علاوه بر اینکه معنای ظاهری آنها در دسترس بود، با معیارهایی که در دست داشتیم میتوانستیم تک تک آنها را امتحان کنیم و نشان دهیم برخلاف تعریف سنتی از اصطلاحات، معنا و ساخت آنها کاملاً غیرقابل پیش بینی نیست. پس می توان گفت که اصطلاحات طبقه یکدستی نیستند و کاملاً تیره هم نیستند و می توان با معیارهایی مشخص، آنها را از یکدیگر جدا کرد و در طبقات متفاوتی قرار داد.دانشگاه بوعلی سیناپژوهش های زبان شناسی تطبیقی2252-0740101920200521Comparative comparison between Dari and Persian proverbsمقایسه تطبیقی مَثَلهای دَری و فارسی237253332810.22084/rjhll.2019.19216.1932FAآزادهپشوتنی زادهاستادیار پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگریفریباشریفیاناستادیار پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگریJournal Article20190526Proverbs of Iranian parables are an important part of Iranian identity and culture. Dari proverbs have gone through a series of changes in terms and concepts. The language of Dari (Zoroastrian language of Iran), which remains today, is helping similar semi - similar, different or opposing examples of Persian language. The rich Persian language with the language of Dari has a lot of points of sharing and similarity. The collection of proverbs in Dari language will help to preserve this language at risk. Another important issue is to discover the similarities and differences between Dari and Persian language. The method of compiling the materials is in the Field Study Style and in the library. The study field of this research has been conducted over twenty years / two decades of continuous and continuous interviews. Dari's proverbs have been collected and used by Zoroastrians in Iran for the last twenty years.مَثَلهای ایرانی، بخش مهمی از هویت و فرهنگ ایران را دربر میگیرد. گاه این گنجینهی ارزشمند در گذر ایام، و از مرحلهای به مرحلهی دیگر، دستخوش تغییراتی در ساختار واژهها و یا مفاهیم شده است. زبان دَری (زبان زرتشتیان بومی ایران) که به جهت قدمت و بُنمایههای کهن کلامی محفوظ مانده میتواند کمک ارزندهای در جهت بازیابی و یا قیاس با نمونههای مشابه، نیمه مشابه، متفاوت و گاه متضاد فارسی نماید. زبان پُرمایهی فارسی با زبان دری بهدینان نقاط تلاقی بسیاری داشته و دارد. از این روی حفظ مثلهای باقیماندهی زبان دَری بهدینان ایران، به پایداری این زبان در معرض خطر کمک شایانی خواهد کرد. مسئلهی حایز اهمیت دیگر کشف وجوه شبه و افتراق مَثَلهای دری با فارسی است. روش گردآوری مطالب به صورت میدانی و کتابخانهایست که بخش میدانی آن، طی بیست سال مصاحبه مداوم و پیدرپی صورت گرفته است. این مثلها تا کنون مورد استعمال زرتشتیان ایران میباشد.