TY - JOUR ID - 973 TI - وام واژه های فارسی دیوان ابن هانی؛ شاعر شیعه اندلس JO - پژوهش های زبان شناسی تطبیقی JA - RJHLL LA - fa SN - 2252-0740 AU - صیادانی, علی AD - استادیار زبان و ادبیات عرب دانشگاه شهید مدنی آذربایجان Y1 - 2015 PY - 2015 VL - 4 IS - 8 SP - 143 EP - 157 KW - ابن‌هانی KW - واژه‌های فارسی KW - اندلس KW - دخیل KW - مُعرَّب DO - N2 - تعامل و برخورد زبان‌ها باهمدیگر پدیده­ ای است که قدمت آن به آغاز و پیدایش نخستین تمدن­ های انسانی می­ رسد. این تعامل و برخورد زبانی به­ خوبی از روابط و رفتار انسانی هر دوطرف خبر می­ دهد و نقش مرزها و فاصله­ های جغرافیایی را در ارتباط و تمدن انسانی کنار می­زند و از بین می­ برد. یکی از بارزترین مصادیق این تعامل زبانی، وجود واژه­ های دخیل یک زبان بیگانه در زبان مادر است. با بررسی و استخراج این واژه­ ها به­ خوبی می­توان به ارتباط و پیوند ناگسستنی انسان­ های آن دوره پی­ برد. این تعامل در دیوان ابن­ هانی به شکل واژه­ های فارسی نمود دارد و شکل و نوع کاربرد این واژه­ ها مُبیّن این امر است که شاعر عمدتاً این واژه­­ های فارسی را به مانند مضامین شعری­ اش از شعرای عصر عباسی و عصر جاهلی أخذ کرده است و نشان­گر نوعی تقلید در به­ کارگیری این واژگان است. از طرف دیگر، درصد بیشتر این واژه­ های دخیل به واژه­ های مربوط به طبیعت مانند گل­ ها و واژه­ های مربوط به بُعد نظامی است. عمده واژه­ های فارسی دیوان ابن­ هانی عبارتند از: سِربال، سَنابِک، الجُمان، مِسک، مَیادِین، جهنَّم، عَسکر، قباذ، بهرام گور، کِسرَی، آل ساسان، گل نرجس و یاسمین، جُلَّنار، البَنَفسَج، سُرادِق، الإبریز، النَّسِیج الخُسرُوانِی، سَوذَنِیق، تاج، صَولجان، آنُک. در این پژوهش، سعی نگارنده درآن بوده که به بررسی واژه­ های فارسیِ دخیل در دیوان ابن­ هانی الاندلسیّ بپردازد. از این رو با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به ریشــه­ یابی این واژه­ ها پرداخته و بارمعنایی­ ای که در شـعر ابن ­هانی القا می­ کنند، تبیین شده است. UR - https://rjhll.basu.ac.ir/article_973.html L1 - https://rjhll.basu.ac.ir/article_973_41fcb7d848219f116e2c2d63a569f22e.pdf ER -