دستور زبان، نظامی دوسویه - گویندهمحور و شنوندهمحور - است که معنا و صورت را به یکدیگر پیوند میزند. متن نیز محصول این نظام و دوسویه است. در این پژوهش، در چارچوب کاربردشناسی بهینگی دوسویه بلوتنر (1998 و 2000) و تقویت آن توسط نظریۀ ربط اسپربر و ویلسون (1995)، نقشنماهای گفتمان زبان فارسی در دو فیلمنامۀ اصغر فرهادی بررسی و تعریف جدیدی از نقشنمای گفتمان ارائه گردید. بهینگی در متن، با بهرهگیری از میزان تأثیرات شناختی و میزان تلاش پردازش آنها بهعنوان محدودیت، تبیین شد. مشخص شد نقشنماهای گفتمان با تولید بافت بهوسیلۀ پیشانگاری، رساندن مخاطبان به تأثیرات شناختی و کاهش زمان پردازش آنها، منجر به تولید ربط بهینه میشوند. گوینده به کمک نقشنماها پیام خود را در کوتاهترین و مؤثرترین شکل ممکن انتقال میدهد تا شنونده نیز پیام را سریع و صحیح دریافت کند؛ در واقع بهینگی متن، نتیجۀ اعمال فرایند بهینگی در تولید و تفسیر متن بهصورت همزمان و دوسویه است.