در مطالعات پیشین، از فعل «خواه» همواره به عنوان عنصر سازنده زمان «آینده» در ترکیب با مصدر مرخم فعلهای واژگانی یاد شده است و نگاهی درخور به دیگر نقشهای آن، که اصولاً وجهی هستند، نشده است. در این تحقیق، ابتدا نگاهی به نقش این فعل در ساخت دستوری آینده و وجوه اشتراک و افتراق آن با فعل مضارع انداخته شده است. سپس، نقشهای «خواه» به مثابه یک عنصر وجهی مورد مداقه قرارگرفته است. بر اساس تحلیلهای ارائه شده در این تحقیق، برای نخستین بار نشان داده شده است که فعل «خواه» از این لحاظ که ظرفیت بیان تمامی درجات و انواع وجهی پیشنهادی پالمر (1990) را دارد، شاید که استثنا قلمداد شود. به هرحال،قلمرو کاربردی «خواه» اصولاً بیشتر به سبکهای رسمی و نوشتاری مربوط میشود. این تحقیق همچنین نشان داد که تمایز میان کاربرد آینده «خواه» و کاربردهای وجهی این فعل تا حد فراوانی وابسته به بافت کلام است.