per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2013-08-23
3
5
1
22
469
Research Paper
بررسی الگوهای ساختواژی عربی وارد شده در زبان فارسی
Studying Arabic Morpholological Templets
محمود بی جن خان
mbjkhan@ut.ac.ir
1
الهام علایی ابوذر
elham_alaee2000@yahoo.com
2
دانشیار گروه زبانشناسی دانشگاه تهران
دانشجوی دکتری گروه زبانشناسی دانشگاه تهران
یکی از اطلاعات زبانی که فارسی زبانان برای کمکردن عمق نوشتاری خط فارسی از آن استفاده می کنند، آشنایی با صورت نوشتاری و تلفظ کلماتی است که منشأ عربی دارند. هدف تحقیق پاسخ دادن به این سؤال است که آیا کلمات فارسی که براساس الگوهای ساختواژی عربی ساخته شـــده اند، از برونداد واجــی آن الگوها نیز تبعیــت میکنند؟ برای پاسخ به این سؤال باید در واژگان به جســتجوی کلماتی پرداخت که بر اساس الگوهای ساختواژی عربی ساخته شده باشند. پیش بینی تحقیق بدین صورت است که اگر کلمات به دست آمده از واژگان، تلفظی مطابق با برونداد واجی الگوهای ساختواژی عربی مورد نظر داشته باشند، می توان نتیجه گرفت که بازشناسی واکه های کوتاه در زبان فارسی قاعده بنیاد است. اما اگر برونداد واجیشان متفاوت باشد، می توان نتیجة گرفت، بازشناسی واکه های کوتاه در زبان فارسی قاعده بنیاد نیست. نتیجه بررسی 15 الگوی ساختواژی عربی که وارد فارسی شده اند، نشان می دهد که بازشناسی واکه های کوتاه در زبان فارسی لزوماً قاعده بنیاد نمی باشد.
Due to the influence of Arabic language on Persian language, large number of words in Persian language are either borrowed from Arabic language or coined based on Arabic morphological template. The question which arises here is whether the phonological representations of the mentioned words follow those of Arabic template? If they do so, it could be deduced that recognition of short vowels in Persian orthography is rule-based. In present study 15 Arabic template, based on which a large number of Persian words are coined, were studied and it was deduced that recognition of short vowels in Persian orthography is not necessarily rule-based.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_469_274fd42128710342e10d2a8d3f0201df.pdf
الگوهای ساختواژی عربی
عمق خط
قاعده بنیاد
Arabic morphological template
rule-based
phonological representations
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2013-08-23
3
5
23
39
470
Research Paper
مقایسه میزان انطباق صورت مکتوب و ملفوظِ نوشتار در زبان فارسی و انگلیسی
A Comparison of the Degree of Uniformity between the Written and Spoken Forms of Text in Persian and English
طاهره طارمی
ta_taremi@yahoo.com
1
عادل رفیعی
adelrafi@yahoo.com
2
کارشناسی ارشد زبان شناسی همگانی
استادیار گروه زبان شناسی دانشگاه اصفهان
در پژوهش حاضر، سعی بر تعیین میزان تطابق صورت مکتوب و ملفوظ نوشتار، از طریق بررسی تناظر نویسه- واج در زبان فارسی و مقایسة آن با زبان انگلیسی می باشد. برای نیل به این هدف، انواع روابط احتمالیِ ممکن میان واج و نویسه در شش گروه متمایز طبقه بندی و شماره گذاری می شوند. سپس، دو کتاب داستان کوتاه فارسی و انگلیسی را برگزیده و 5000 واژه از هر کتاب مورد بررسی قرار گرفته و هر نویسه در تناظر با واج معادلش قرار داده شده و با مقایسه آن ها، نوع رابطة نویسه و واج برای هر مورد تعیین می گردد. پس از تجزیه و تحلیل دقیق داده ها، بسامد و میزان فراوانی هر یک از روابط احتمالی در میان داده های زبان فارسی معین شده و با نتایح حاصل از داده های انگلیسی مقایسه می شوند تا مواردی که موجب عدم انطباق میان صورت مکتوب و ملفوظ نوشتار در زبان فارسی می شوند، مشخص شده و بسامد آن ها با موارد مشابه در زبان انگلیسی مورد سنجش قرار گیرد. در نهایت مشخص گردید که نارسایی هایی که برای نظام نوشتاری فارسی عنوان می شود، مختص این خط نیست و در نظام نوشتاری زبان انگلیسی هم موارد مشابهی وجود دارد و به طور کلی نبود رابطة یک به یک بین نویسه و واج در هر دو زبانِ مورد بررسی در میان واج های واکه ای به مراتب بیش از واج های همخوانی مشاهده شد و در هر زبانی این عدم تطابق به نحوی خود را می نماید. همچنین، میزان انطباق کامل صورت مکتوب و ملفوظ نوشتار نیز در زبان فارسی حدود یک و نیم برابر بیش از زبان انگلیسی رخ داده بود.
The present study attempts to determine the degree of uniformity between the written and spoken forms of text through the study of grapheme-phoneme correspondence in Persian and comparing it with English. To achieve this goal, different possible relationships between phonemes and graphemes were categorized into 6 numbered groups. Then two Persian and English short story collections were chosen and 5000 words of each book were studied. Each grapheme is matched with its corresponding phoneme, and then they are compared to determine the type of grapheme -phoneme relationship for each pair. Finally, it was determined that in both languages under study, a lack of one-to-one relationship between grapheme and phoneme was more discernible among vowels than among the consonants. A complete uniformity between the written and spoken forms of the text was also found to occur one and a half times more in Persian than in English.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_470_55d10efdd7e60b04c3cf1d15af286963.pdf
نظام نوشتاری
خط
نویسه
واج
نظام خوانشی
Writing system
Script
grapheme
Phoneme
Spelling system
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2013-08-23
3
5
41
64
471
Research Paper
وامواژه های فارسی در دیوان بحتری
Persian loan Words in Buhtory Court
مریم رحمتی ترکاشوند
maryam_rahmati85@yahoo.com
1
فرامرز میرزایی
mirzaefaramarz@gmail.com
2
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه بوعلی سینا
استاد گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه بوعلی سینا
فرهنگ واژگانی هر شاعر گویای نوع اندیشه و حساسیت های فرهنــگی اش می باشد، زیرا هــنر شعر در ظرف زبان روی می دهد و واژگان و اصطلاحات به کار رفته در دیوان هر شاعری، نشانه های ارزشمندی هستند که به وسیلة آن ها می توان متن شعری را درک و دلالت های آن را یافت و به اندیشه ی شاعر و موقعیت متن شعری در زمان خود پی برد.
در دیوان بحتری، شاعر نوگرا و برجستة دورة عباسی، وامواژه های فارسی فراوانی یافت می شود، مانند: طبل، نای و مزهر(نام آلات موسیقی)، اردشیر، خسرو انوشیروان، قباد، یزدگرد، هرمز و...( نام پادشاهان ساسانی)؛ نوروز و مهرگان...(جشنها و اعیاد پارسی) و أسطول، منجنیق... (ابزار جنگی)، دیگر واژگانی چون دیزج، أبلق، دیباج، زاج، دستیجه، حرباء، مرزاب، تسوج، جوسق، جلِّنار، أرجوان و ... که فراوانی آنها در دیـــوان بحتری شگفت انگیز می نماید. این واژگان بیشتر بر عناصر مادی تمدن ایرانی دلالت دارد. این امر نشان می دهد که بحتری با توجه به شرایط و اوضاع و احوال عصر خویش، به نوعی گرایش به فرهنگ و تمدن ایران داشته است. وی از جمله شاعرانی است که دیوانش سرشار از نمونه های شعری بدیع در بیان عظمت و بزرگی تمدّن فارسی و بزرگان آن می باشد.
This article deals with the Persian loan words used in Bhtry poetry. These words show clearly how Abbasid poetry was influenced by Iranian culture and civilization.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_471_22cae9bde25f7fc3e63accddb0942acc.pdf
وامواژه
زبان فارسی
شعر عربی
دیوان بحتری
Loan words
Persian Language
Arabic poetry
Buhtory Court
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2013-08-23
3
5
65
94
472
Research Paper
بررسی تأثیر زبان عربی بر نظام واجی زبان فارسی وگونه های آن
A study of Arabic Influence on Phonological System of Persian and Its Varieties
مهرداد نغزگوی کهن
mnkohan@yahoo.com
1
دانشیار دانشگاه بوعلی سینا
تماس زبانی یکی از عوامل مهم تغییر در زبان ها است. در تماس زبانی، دو یا چند زبان در مجاورت یکدیگر قرار می گیرند و با توجه به عوامل اجتماعی- زبانی بر هم اثر می گذارند. زبان فارسـی و دیگر زبان های ایرانی از همان آغاز گسترش در فلات ایران با زبان های غیر ایرانیِ بومی این سرزمین پهناور و نیز زبانهای اقوام مجاور در تماس بوده اند. زبان های سامی و در بین آن ها زبان عربی، از زمان ورود اسلام به ایران، بیشترین تماس و در نتیجه بیشترین تأثیر را بر زبان های ایرانی، از جمله فارسی و گونه های محلی آن داشته اند.قسمت مهمی ازاین تأثیرات، به خصوص در فارسی معیار امروز و فارسی دری قرون اولیۀ هجری،در حوزۀ واژگان و صرف صورت پذیرفته است و عناصر و انگاره های زبانی از لایه های بالای اجتماعی وارد فارسی شده است. به عبارت دیگر، به دلیل شأن اجتماعی عربی(به خصوص تا دوران مشروطه)، این زبان نقش قشر زبرین را در مقابل فارسی ایفا نموده و از این رهگذر وامگیری های واژگانی و صرفی صورت پذیرفته است.در این مقاله، بر آنیم تا تأثیرات احتمالی عربی را برنظام واجی فارسی نو و گونه های محلی آن بررسی نماییم. یکی از ملاک های مهم ما برای انواع وامگیری واجی از عربی، طــبقه بندی سه گانۀ مترس(2007)بوده است. شواهد نشان می دهد که از این انواع سه گانه وامگیری واجی، تنها یک نوع (آن هم به طور مشکوک)، در فارسی دری تأثیرگذار بوده است. در واقع، بررسی دقیق سیر تحول نظام واجی فارسی نو که در این مقاله صورت گرفته است، مبین فاصله گرفتن نظام واجی این زبان از نظام واجی عربی فصیح در گذر زمان است. به عبارت دیگر، عربی به عنوان قشر زِبَرین تأثیری اساسی بر نظام واجی فارسی نو نداشته است. در مورد گونه های محلی زبان فارسی، وضعیت چنین نبوده است. زبان عربی در مناطق مرزی (مثل خوزستان) نه در مقام قشر زبرین، بلکه به عنوان قشر همتراز تأثیراتی بر نظام واجی بعضی گونه های فارسی داشته است. علاوه بر این، همگام با مهــاجرت اقوام عربی زبان به مناطق مختلف(در قرون اولیۀ هجری)،زبان عربی نتوانسته است جایگاه خود را در میان این اقوام حفظ کند و با تلفیق اقوام عرب در جوامع ایرانی، زبان عربی فراموش شده و به عنوان قشر زیرین از آن تنها نشانه های کم اهمیتی در بعضی از گونه های فارسی چون شهرضائی، بعضی از لهجه های فارسی خراسان و جز آن، بر جای مانده است.
In the first part of the article, drawing upon Matras (2007), different types of phonological borrowings form Arabic into Persian varieties is examined. Our evidence illustrates that, as an adstrutum, Arabic has exerted much more influence on Persian varieties spoken to the Iran’s borders neighboring Arabic speaking peoples. The last portion of the article is devoted to the study of the development of Classical Persian into Modern Standard Persian. Here it is argued that in the course of this development, phonological system of Persian has lost many of its similarities with Standard Arabic. In other words, as a contact language, Arabic has had the least influence in the changes attested in development of New Persian.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_472_c137b71cf9f5d150c6691062e1ce0aa1.pdf
تماس زبانی
وامگیری
نظام واجی
فارسی نو
عربی
language contact
phonological borrowing
New Persian
Arabic
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2013-08-23
3
5
95
111
473
Research Paper
بررسی شبکه معنایی حروف اضافه ی «در» و «سر»
The Semantic Networks of Two Prepositions; Dar and Sar
محمد راسخ مهند
mrasekhmahand@yahoo.com
1
نفیسه رنجبر ضرابی
n.r.zarrabi@yahoo.com
2
دانشیار دانشگاه بوعلی سینا
دانش آموخته ارشد زبانشناسی
یکی از بحث هایی که در زبانشناسی شناختی مطرح می شود، چگونگی درک حوزه های انتزاعی است. حوزه های فیزیکی و عینی نظیر مکان به صورت مستقیم درک می شوند. در اثر تعاملات روزمــرة انسان با چنین حوزه هایی، طرحواره هایی (مفاهیمی) در ذهن انسان ساخته می شوند. انسان با ایجاد تناظر بین حوزه های انتزاعی و عینی، از این طرحواره های موجود در ذهـن که از حوزه های عینی حاصل شده اند، در درک حوزه های انتزاعی بهره می گیرد. در این پژوهش، با تکیه بر بحث های زبانشناختی مطرح در این زمینه، به بررسی رابطة زمان و مکان در دستور فارسی پرداخته ایم. به همین منظور، معانی مختلف حروف اضافه «در» و «سر» را از فرهنگ سخن انوری(1381) استخراج نموده و سپس با استفاده از معیارهای تایلر و ایوانز (2003) معنای اولیه و معانی متفاوت هر حرف اضافه را معین و در نهایت شبکة معنایی آن را ترسیم کرده ایم. بررسی شبکة معنایی حروف اضافه حاکی از آن است که در زبان فارسی، عبارات زمانی بر پایة عبارات مکانی شکل می گیرند. به عبارت دیگر، مکان (حوزة عینی) مقدم بر زمان (حوزة انتزاعی) بوده و این فرآیند حاصل استفاده از ابزارهای شناختی نظیر جسمی شدگی، طرحواره های تصویری و غیره است.
One of the issues which has been presented in cognitive linguistics is the understanding of abstract and subjective domains such as time. Objective and real domains like space are understood directly. We as humans interact with such domains in our everyday life. As a result of such interactions, some image – schemas are built in our brains which are used in the understanding of more abstract domains. In order to study the relationship between the time and the space, we have studied prepositions which are one of the best examples of polysemy in Persian grammar and we have drawn a semantic network for each preposition based on Tylor and Evans’s (2003) criteria in determining the primary and distinct meaning of a preposition. Semantic networks show that temporal terms are based on spatial terms in Persian grammar.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_473_147444a4049b74122a2693edbb442e90.pdf
زمان
مکان
حروف اضافه
زبان شناسی شناختی
فارسی
time
Space
Prepositions
Cognitive Linguistics
Persian
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2013-08-23
3
5
114
139
474
Research Paper
بیان استعاری غم و شادی در گفتار روزمره
Metaphorical Expression of Sadness and Happiness in Everyday Speech
معصومه ملکیان
malekianm@yahoo.com
1
فرهاد ساسانی
fsasani@alzahra.ac.ir
2
دانش آموخته کارشناسی ارشد
دانشیار گروه زبان شناسی دانشگاه الزهرا
امروزه، بررسی استعاره در حوزههای مختلف زبان توجه بسیاری را به خود جلب کرده و بیتردید احساس یکی از مهمترین این حوزههاست. در این مقاله، مفاهیم غم و شادی در گفتار روزمره در چارچوبی شناختی مورد بررسی قرار میگیرد و رایجترین قلمروهای مبدأ برای مفهومسازی این دو احساس تعیین میشود. سپس، استعارههای احساس بر اساس مدلی که کُوِچِش (Zoltàn Kövecses) برای دستهبندی استعارهها ارائه کرده است، تقسیمبندی میشوند تا مشخص شود غالب این استعارهها در کدام گروه واقع میشوند. دادههای این مقاله از محدودة شهر تهران گردآوری شده است. در مجموع، تحلیل بر روی 125 عبارت صورت میگیرد که از این میان 81 مورد به غم و 44 مورد به شادی مربوط است.
Today, study of metaphor in various fields of language has received much attention; undoubtedly emotion is one of the most important ones. In this study, sadness and happiness in everyday speech are surveyed based on a cognitive framework. The most common source domains used in conceptualizing these two emotions are determined. Then emotion metaphors are divided into 3 groups based on Kövecses model to see most of these metaphors are placed within which group. Required data has been gathered from Tehran. Generally, 125 expressions are analyzed; 81 expressions are related to sadness and 44 expressions are related to happiness.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_474_3ed10d374e65876358f502e1a0ea8e11.pdf
استعارة مفهومی
غم
شادی
Conceptual Metaphor
Sadness
happiness
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2013-08-23
3
5
141
165
475
Research Paper
تحلیل استعاره های مفهومی در یک طبقه بندی جدید با تکیه بر نمــونه هایی از زبان های فارسی و اسپانیایی
A new classification for analyzing conceptual metaphors: Examples from Persian and Spanish
آزیتا افراشی
a.afrashi.ling@gmail.com
1
تورج حسامی
t.hesaami@gmail.com
2
عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
مدرس زبان اسپانیانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
تحلیل استعاره های مفهــومی در طــبقات استعاره های جهتی، هستیشناختی و ساختی دشواری هایی را موجب می شود،زیرا گاهی یک اسم نگاشت هم در طبقة استعاره های ساختی و هم در طبقة استعاره های هستی شناختی واقع می شود. این مسأله نظری نگارندگان مقاله را بر آن داشت تا در یک بررسی مقابله ای بینازبانی، با تکیه بر نمونه هایی از زبان های فارسی و اسپانیایی نظریة معاصر استعاره را مورد بازنگری قرار دهند. در این پژوهش، تغییراتی در طبقه بندی استعاره های مفهومی صورت گرفت که می تواند توصیف دقیق تری از انواع استعاره های مفهومی به دست دهد. در قالب طبقه بندی جدیدی که برای تحلیل استعاره های مفهومی در این مقاله پیشنهاد شده است، به جای طبقات استعاره های هستی شناختی و ساختی، سه طبقه دیگر به همراه زیرشاخه هایشان معرفی شده که کارآیی نظری آن را شواهد بینازبانی مورد تأیید قرار داده است.
The analysis of Conceptual Metaphors within a classification which includes categories of orientational, Ontological, Structural Metaphors entails difficulties, for the single Name of Mapping often appearing in both Ontological and Structural Metaphors. This theoretical point has made the authors of the present article scrutinize and carry out a revision of the Contemporary Theory of Metaphor in a contrastive cross-linguistic study based on samples from Persian and Spanish. In this research, certain changes were made in the classification of Conceptual Metaphors that, making reference to data, can give rise to a more exact definition of the different types of Conceptual Metaphor. According to the new classification suggested in this article three categories plus further sub categories are substituted for the existing classes of ontological and structural metaphors, whose theoretical applicability is confirmed by the cross-linguistic data.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_475_5086d8c3bbd0f8299fa8614a2601a5a1.pdf
استعاره هستی شناختی
استعاره ساختی
استعاره جهتی
فارسی
اسپانیایی
Ontological Metaphor
Structural Metaphor
Orientational metaphor
Persian
Spanish
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2013-08-23
3
5
167
182
476
Research Paper
شکل های فروپاشی ساخت ارگتیو در زبان های تاتی، تالشی و گیلکی
The forms of Ergative’s Sediments in Tati, Taleshi and Guilaki languages
جهاندوست سبزعلیپور
sabzalior@gmail.com
1
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
زبان های دنیا برای نشان دادن روابط دستوری در جمله از شیوه های توالی، مطـابقه، و حالت نمایی اســـتفاده می کنند. نظام حالت نمایی خود به چند شیوه تقسیم شده است که یکی از آنها کُنایی– مطلق یا ارگتیو است. ارگتیو حالتی است نحوی مربوط به فاعل فعلهای متعدی که در آن، عامل به شکل غیرفاعلی و مفعول به شکل فاعلی ظاهر میشود. سه زبان تاتی، تالشـی و گیلـکی از گروه زبان ها و گویش های حاشیة خزر هستند که امروزه بسیاری از مردم ایران و خارج از ایران به این زبان ها تکلــم می کنند. در اغلب گونه های دو زبان تاتی و تالشی، ساخت ارگتیو رعایت می شود، اما در زبان گیلکی از بین رفته، و فقط رسوباتی از آن باقی مانده است. هدف این مقاله نشان دادن رسوبات و شکل های فروپاشی ساخت ارگتیو در زبان های ذکرشده است. منظور از رسوبات ویژگی هایی است که از شکل اصلی این ساخت باقی مانده است. برای این منظور، ضمــن شناسایی شــکل های مختلف فروپاشی، شواهدی از گونه های مختلف ذکر شده است. داده های این تحقیق، علاوه بر روش میدانی، به صورت کتابخانه ای نیز انتخاب و جمع آوری شده است. مطابق این تحقیق نحوۀ فروپاشی این ساختار را چنین میتوان بیان کرد که پی بست ها از جایگاه دوم خارج شده اند، و به سوی فعل در حال حرکتند؛ تطابق فعل با مفعول در شمار و شخص، و تمایز حالت فاعلی و غیرفاعلی اسم ها در حال از بین رفتن هستند؛ نحوۀ استفاده از ضمیر اول شخص مفرد man/az در بسیاری از گونه ها نابسامان شده است.
All languages indicate the relationship between verbs and their arguments by constituent order, case marking and agreement. Case marking has many forms such as nominative-accusative, neutral, ¬ergative-absolutive, quasi-neutral, and tripartite. Ergative-absolutive system or ergative is the case of A or the subject of transitive verbs. Tati, Taleshi and Guilaki languages are from Iranian Caspian languages group. Tati and Taleshi have ergtive system but it is not common in Guilaki. This paper tries to analyze the ergatives’s Sediments in these languages. It is shown that Tati and Taleshi are losing some ergative properties, for example clitics are going from second (wackernagel) position toward verb, agreement between verb with object in gender, number and person is gradually disappearing.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_476_503237b87b81a85fc2472d04d5d53318.pdf
ارگتیو
حالت نمایی
زبان تاتی
زبان تالشی
زبان گیلکی
فروپاشی ارگتیو
: case marking
ergative
Tati language
Taleshi Language
Guilaki language
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2013-08-23
3
5
183
203
477
Research Paper
بررسی وزن شعر عروضی فارسی بر اساس نظریة تکرار
Survey of Persian Metrics based on Iterative theory
ندا موسوی
nda_msv@yahoo.com
1
امید طبیب زاده
otabibzadeh@yahoo.com
2
دانشجوی دکتری زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی
دانشیار گروه زبان شناسی دانشگاه بوعلی سینا
در این پژوهش به بررسی وزن شعر عروضی فارسی برمبنای نظریۀ تکرار میپردازیم. نظریۀ تکرار، نظریهای در حوزۀ وزنشناسی زایشی است که توسط فب و هله (2008) معرفی شده است. هدف از این پژوهش، تعیین شبکههای وزنی اوزان عروضی فارسی، طبقهبندی ارکان براساس شبکههای وزنی منتج از آن و تعیین هستههای وزنی بوده است. ما بررسی را بر روی سی وزن از اوزان پرکاربرد فارسی انجام دادیم. واحدهای وزنی، پایهها، ارکان و هستههای وزنی، از مقولههای مورد بررسی بودند. نتایج نهایی نشان داد که دو قاعدۀ وزنی مختلف برای تعیین شبکههای وزنی اوزان عروضی فارسی وجود دارد. این قواعد ضمن تعیین شبکههای وزنی، اوزان سالم و لنگ را هم مجزا میکنند. همچنین با بهکارگیری این قواعد، میتوان اوزان را در چهار گروه کلی رکن-کامل، رکن-شکستة آغازی، رکن-شکستة پایانی و رکن-شکستة دوسویه تقسیمبندی کرد. اعمال قواعد و تعیین شبکههای وزنی، رویکرد نوینی را در تقطیع اوزان فارسی به ارکانشان نیز به دست داد.
In this research, we study the Persian meters in the framework of iterative theory. Iterative theory is a theory in generative metrics, proposed by Fabb and Halle (2008). This research aims to specify metrical grids of Persian meters, and to categorize metra, based on subsequent metrical grids and specifying maxima. We studied 30 of the Persian’s most frequent meters. metrical units, feet, metra and maxima were among the categories studied in each meter. The final results indicated that there are two different rules for specifying metrical grids of Persian meters. In addition to specifying metrical grids, these rules specify strict and loose meters. Moreover, application of these rules leads to the categorization of meters into four main categories of complete metron, initial- broken metron, final- broken metron and bilateral- broken metron. Application of these rules and metrical grids provided a new approach to the scansion of meters into their metra.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_477_67788f2b1a08c2afcd6b5023bbee96d3.pdf
وزن شعر عروضی
نظریۀ تکرار
شبکه های وزنی
Persian Metrics
iterative theory
metrical grids
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2013-08-23
3
5
205
228
478
Research Paper
قابلیت های زبان فارسی و موانع جهانی شدن آن
International capabilities of Persian language
علی محمدی
mohammadiali2@yahoo.com
1
دانشیار دانشگاه بوعلی سینا
زبان فارسی، خصوصاً در سالهایی که بخشبندی و تمایز زبانها مورد توجه رسانهها و عموم مردم جهان قرار گرفته، در شمار زبانهای پویا و پرتحرک جهان به شمار نیامده است. تا آنجا که مشاهده میشود، زبانهای انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، آلمانی و ایتالیایی در شمار زبانهای برجستة جهان محسوب میشوند. از دیگر سو، زبان روسی و عربی و آلمانی نیز، از این قافله عقب نمانده و خود را به معرفی سطح جهانی رساندهاند. در این مقاله، کوشش شده است ضمن اشاره به دلایل برجسته شدن یک زبان و قرارگرفتن آن در جایگاه زبان بینالمللی، علل ارتقاءنیافتن رسمی زبان فارسی به جایگاه زبانهای برجستة جهان، با توجه به قابلیتهای جهانی آن، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. به همین جهت ابتدا در بخش نخست مقاله، موانع کسب جایگاه مناسب زبان فارسی و مشکلات درونی آن مورد توجه قرار گرفته و در بخش دیگر، رویکردی به موانع جهانی شدن زبان فارسی داشتهایم. در پایان مقاله، با نگاهی به سابقة درخشان زبان فارسی، یادآوری کردهایم که با توجه به قابلیتهای درونی و برونی این زبان و اهتمام گویشوران آن، زبان فارسی میتواند جایگاهی برتر در میان سایر زبانها داشته باشد.
Unfortunately Persian language, especially in the time that language divisions are taken into consideration by people and mass Medias, has not been considered among creative and active languages. As far as we know, English, French, Spanish, German and Italian are among those outstanding languages of the world. Also, Russian, Arabic and German languages have participated in some divisions and are considered as major languages of contemporary world by some researchers. I believe that this kind of dividing and exacerbating it goes neither with practical- functional standards nor linguistic ones. This article tries to analyze the causes of deprivation of Farsi language as much as its capabilities for being universal, considering whys and causes of language becoming prominence or leading international one.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_478_ed500462afabd2f885229384c954b11a.pdf
قابلیتهای زبانهای جهانی
مشکلات زبان فارسی
قابلیتهای زبان فارسی
زبان بینالملل
international languages
Persian Language
capabilities
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2013-08-23
3
5
229
252
479
Criticism
نقد و بررسی کتاب فرهنگ اوزان شعر فارسی تألیف دکتر تقی وحیدیان کامیار
abstract
مهدی کمالی
mehdikamali1970@yahoo.com
1
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زنجان
https://rjhll.basu.ac.ir/article_479_7be47520a3a02e2e9746d11102a8e6c1.pdf
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2013-08-23
3
5
253
260
480
Criticism
بازنمایی ظرفیت
abstract
راحله گندمکار
r.gandomkar@atu.ac.ir
1
دانشجوی دکتری زبان شناسی دانشگاه بوعلی سینا
https://rjhll.basu.ac.ir/article_480_092602e50365dd5c55979c1a5d248e09.pdf
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2013-08-23
3
5
261
267
481
Criticism
تغییر انطباق در زبان های ایرانی: رویکردی بر اساس دستور ساختاری،جفری هیگ،2008
abstract
راحله ایزدی فر
raheleh.izadifar@gmail.com
1
دانشجوی دکتری زبان شناسی دانشگاه بوعلی سینا
https://rjhll.basu.ac.ir/article_481_33d8d7515ee29f14f06cd3478de3b1ff.pdf