per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2015-10-23
5
10
1
24
1311
Research Paper
سرود بزرگ خرَد. کشف نخستین دستنویسِ مانوی در ایران
The Great Hymn of Wisdom. The First Manichaean Manuscript Fragment Unearthed in Iran
محمد شکری فومشی
mshokrif@gmail.com
1
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم
این مقاله از کشف یک برگ دستنویس مانوی خبر میدهد که همراهِ اشیاء دیگر از دخمهای ساسانی در روستای شول، پشت نقش رستم در مرودشتِ فارس، بازیافته شده است. ویژگیهای خطشناختی و متنشناختی دستنویس حاکی از آن است که این قطعه، اصیل و بسیار کهن است. موضوع متن که به صورت تمثیل بیان شده، در باب پاداش رستگاران و مؤمنانِ دین مانوی و کیفرِ شکستخوردگان در نبردِ میان جهان روشنی و تاریکی است. در اینجا برای متن، حرفنوشت، آوانوشت و ترجمه ارائه شده و ویژگیهای دستوری آن مورد بررسی قرار گرفته است.
Abstract: This article informs about the discovery of a Manichaean manuscript fragment which is found together with the other objects in a grave adjacent to the village of Shūl near Naqš-e Rustam (Marvdašt, Fārs). The palaeographical and textological features indicate that the fragment is original and very old. The theme of the text is the reward of the believers who obtain salvation through the righteous (Manichaean) religion and the punishment of those who are condemned in the clash between the World of Light and the World of Darkness. Here, I presented a transliteration, transcription and translation for the text and studied its grammatical features. (The Great Hymn of Wisdom. The First Manichaean Manuscript Fragment Unearthed in Iran)
https://rjhll.basu.ac.ir/article_1311_4cd2030f65f4e90e6538a0c02873e4df.pdf
دستنوشتة نویافتة مانوی
فارسی میانه
بهشت و جهنم
شول
فارس
کشفیات باستانشناسانه
Manichaean manuscript
Middle Persian
heaven
hell
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2015-10-23
5
10
25
35
1312
Research Paper
بررسی پیوستار گذرایی در فعل های گروهی فارسی
A Study of the Transitivity Continuum in Persian Phrasal Verbs
نجمه خدری
nkhedri63@yahoo.com
1
فرهاد ساسانی
fsasani@alzahra.ac.ir
2
کارشناس ارشد زبان شناسی
دانشیار زبان شناسی/ دانشگاه الزهرا (س)
دستورنویسان و زبانشناسان بسیاری رفتار نحوی و معنایی فعلها در زبان فارسی را مورد بررسی قرار دادهاند. در مقالهی حاضر نیز با تقسیم فعلها به دو دستهی ساده و گروهی، پیوستار گذرایی در فعلهای گروهی فارسی را بررسی خواهیم کرد. بر این اساس، پس از گردآوری شماری از فعلهای گروهی بهکاررفته در گفتار روزمره که دارای سازههای فعلی «کردن»، «زدن» و «گفتن»اند و سپس دستهبندی آنها بر اساس نظام گذرایی هلیدی، پیوستار گذرایی در اینگونه فعلها با بررسی 20 جمله تجزیه و تحلیل شده است. به این ترتیب، تغییر دوبارهی میزان گذرایی در فعلهای گروهی گذرا و حتی ناگذر، پیوستاریبودن ساختار گذرایی در این فعلها را نشان میدهد. همچنین، مشاهده میشود که فعلهای گروهی در پیوستار معنایی قرار دارند؛ به این معنی که در اینگونه فعلها برخی سازههای فعلی به واژگانیشدن و برخی به دستوریشدن نزدیکترند. بازنمایی پیوستار فرآیندها نیز از دیگر موارد طرحشده در مقالهی حاضر است.
Verbs syntactic and semantic behavior in Persian language have been studied by grammarians and linguists. In this article, dividing verbs into two groups of simple and phrasal, the transitivity continuum in Persian phrasal verbs is studied. Therefore, after collecting a number of verbs used in everyday speech, containing of verbal constituents ‘kardan’ ‘to do’, ‘zadan’ ‘to beat’ and ‘goftan’ ‘to say’, and classifying them based on Halliday's transitivity system, the transitivity continuum, considering the verbs transitivity structure, is analyzed through 20 sentences. Thus, further transitivity changes in transitive or even intransitive phrasal verbs indicate that the transitivity structure of these verbs form a continuum. Also, the phrasal verbs are along a semantic continuum, that is, some verbal constituents in given verbs are closer to lexicalization and some to grammaticalization. Representation of processes continuum is a further subject in this project as well.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_1312_018a66b39d60694949aa4db08a420189.pdf
فعل گروهی
پیوستار گذرایی
سازه ی فعلی
ساختار گذرایی
فرآیند
phrasal verb
transitivity continuum
verbal constituent
transitivity structure
process
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2015-10-23
5
10
37
56
1313
Research Paper
مدلسازیِ نوای گفتارِ کانونی در فارسی: رویکردی تولیدی ـ نقشگرا
Prosodic Focus Modeling in Persian: An Articulatory–Functional Approach
مرتضی طاهری اردلی
taheri@sku.ac.ir
1
مصطفی عاصی
s_m_assi@ihcs.ac.ir
2
حسین صامتی
sameti@sharif.edu
3
محمود بی جن خان
mbjkhan@ut.ac.ir
4
دانشجوی دکتری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
دانشیار دانشگاه صنعتی شریف
استاد دانشگاه تهران
مقالة حاضر تلاشی است در جهت مدلسازیِ نوای گفتارِ کانونیِ فارسی که با اتخاذ رویکردی تولیدی ـ نقشگرا یعنی رمزگذاری موازی و تقریبِ هدف (PENTA) انجام شده است. دادههای مورد استفاده برای مدلسازی شامل 150 پارهگفتار است که در شرایط مختلف کانونی و غیرکانونی تولید شدهاند. در راستای رسیدن به این هدف، از بازسازیکنندة PENTAtrainer2 تحتِ نرمافزار پِرَت (Praat) استفاده شده است. این بازسازیکننده در قالبِ رویکرد PENTA، اهدافِ زیروبمیِ مقولهای را بهینه میکند که هر یک از این اهداف با نقشهای ارتباطی خاصی مرتبط هستند. ارزیابی عینی از مقایسة منحنی بسامدپایة بازسازیشده با منحنی بسامدپایة طبیعی حاکی از آن است که منحنی بازسازیشده با خطای جذرِ میانگینِ مربعات 94/1 و میزان ضریب همبستگی 84/0، به منحنی طبیعی شباهت بسیار دارد. همچنین ارزیابی ذهنی از جایگاه کانون و همچنین قضاوت آزمودنیها از میزان طبیعیبودن صداهای بازسازیشده، نشاندهندة شباهت بسیار زیاد هر دو منحنیِ طبیعی و بازسازیشده است.
This paper is an attempt to model Persian prosodic focus using an articulatory-functional approach, i.e., parallel encoding and target approximation (PENTA). The modeling was done on 150 utterances produced in different focus conditions using PENTAtrainer2 in Praat software. PENTAtrainer2 is a trainable prosody synthesizer that optimizes categorical pitch targets each corresponding to multiple communicative functions. The appraisal was carried out through numerical and subjective evaluations by comparing the F0 trajectories generated by the extracted pitch targets to those of natural utterances. The numerical results showed that the synthesized F0 contours were close to the natural ones in terms of RMSE (= 1.94) and correlation coefficient (= 0.84). Subjective evaluation also showed that the rate of focus identification and naturalness judgment were highly similar between synthetic and natural F0 trajectories.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_1313_a9df2e6db02c5d0452027fd333a1d37f.pdf
رمزگذاری موازی
تقریب هدف
بازسازی
کانون
بسامدپایه
Parallel encoding
target approximation
synthesis
focus
F0
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2015-10-23
5
10
57
74
1314
Research Paper
اطلس گویشی و اندازهگیری فاصلههای گویشی در استان یزد
Dialect Atlas and measuring Dialect distances in Yazd
آتوسا رستم بیک تفرشی
atoosa.rostambeik@gmail.com
1
استادیار پژوهشکدۀ زبانشناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
هدف از پژوهش حاضر، ارائۀ اطلس زبانی نمادی- مکانی برای استان یزد (15 جایگاه در 8 شهرستان)، و محاسبۀ فاصلههای گویشی و میزان شباهت و تفاوتهای گویشی بر مبنای اصول گویشسنجی است. این پژوهش از نوع توصیفی–تحلیلی است. ابزار پژوهش پرسشنامهای است متشکل از حدود 150 واژه و عبارت و 44 جملۀ پایه. گردآوری دادهها به شیوۀ میدانی از مجموع 15جایگاه در هشت شهرستانابرکوه اردکان، بافق، بهاباد، تفت، صدوق، مهریز و میبد انجام شده است. انتخاب جایگاههای موردبررسی به روش خوشهای-تصادفی بوده است. چهار مقولۀ کلی تحت عناوین واژههای مربوط به پدیدههای «طبیعت» (10 واژه)، واژههای مربوط به «زمان»، «واژههای خویشاوندی» و «اسامی حیوانات» (هر یک 5 واژه) به روش تصادفی برای نمایش بر روی اطلس و انجام محاسبات انتخاب شدند. پس از بررسی تنوع واژگانی در هر جایگاه برای هر مقولۀ واژگانی، اطلسهای گویشی به روش نمادی- مکانی ارائه شده است و نتایج بررسی فراوانی گونههای تلفظی و فاصلۀ گویشی جایگاههای مختلف در قالب نمودار و دندروگرام به تصویر در آمده است. بیشترین میزان شباهت واژگانی-آوایی بین دو شهرستان بهاباد و بافق (جایگاههای 5، 6، 7 و 8) و برابر با 76 درصد است. تنوع واژگانی در مقولۀ واژههای مربوط به زمان بیشترین حد (برابر با 44 درصد) و در مقولۀ اسامی حیوانات کمترین حد ( برابر با 12 درصد) است.
This article aims at preparing the dialect atlas for Yazd province and measuring the distance between dialects according to principles of dialectometry. Descriptive-analytic method is used. The data has been gathered from 15 locations through systematic random sampling, in 8 counties of Hamedan, using a questionnaire consisted of 149 words and phrases and 44 basic sentences. 25 words claasified in four main catheories(nature, family, animals, time) have been chosen using random sampling method. lexical varieties and their distributions have been shown in 5 location- symbol Dialect Atlases. According to distance matrix and the resulted dendogram, the dialect distance between locations 5, 6, 7, and 8 in Behabad and Bafgh Counties is the least with lexical similarity of 76 percent. Lexical similarity between dialects in Malayer and Nahavand are more than other counties. Lexical variation in “time” category is the highest (44 %), and in “animals” is the lowest (12%).
https://rjhll.basu.ac.ir/article_1314_80e7bd86d6a0cbaade2b485e164ee5fb.pdf
اطلس گویشی
گویشسنجی
فاصلۀ گویشی
تنوع واژگانی
استان یزد
Dialect Atlas
Dialectometry
dialect distance
lexical variation
Hamedan
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2015-10-23
5
10
75
90
1315
Research Paper
بازنمود اطلاعات شیوه در فعلهای حرکتی فارسی براساس نظریة الگوهای واژگانیشدگی
Representation of Manner information in Farsi motion verbs according to lexicalization patterns Theory
مریم مسگرخویی
m.mesgar62@gmail.com
1
دانشآموخته دکتری زبانشناسی همگانی، پژوهشگر فرهنگستان زبان و ادب فارسی
پژوهشهای زبانشناسی شناختی به دنبال یافتن نحوة سازمانیابی مفهومی زبان است. در این حوزه، مفهوم «رویداد» پایة اولیه ساختار زبان و شناخت انسان شناخته میشود. در این میان، «رویداد حرکت» بیش از سایر پژوهشهای مشابه مورد توجه زبانشناسان شناختی است. اجزای مختلف این رویداد در زبان بازنمود مییابد و انسان با توجه به تجربهای که از حرکت خود و موجودیتهای پیرامونش دارد، این رویداد را مفهومسازی و واژگانی میکند. از جمله ابعادی از حرکت که در زبان بازنمود مییابد، شیوه و چگونگی به انجام رسیدن آن است. در این مقاله به دنبال یافتن انواع اطلاعاتی از شیوه هستیم که در فعلهای حرکتی زبان فارسی بازنمود مییابد. برای این منظور، با در نظر گرفتن معیارهایی، فعلهای حرکتی فارسی را از فهرست فعلهای مندرج در فرهنگ بزرگ سخن (1381) گردآوری و با بررسی معناشناسی آنها انواع شیوة حرکت را مطالعه و دستهبندی کردهایم. نتایج نشان میدهد که فعلهای حرکتی فارسی 26 نوع اطلاع دربارة شیوة به انجام رسیدن حرکت در بر دارند.
Cognitive linguistics researches are to find conceptual organization of languages. In this field, the concept of “event” is known as the primary basis of language and cognition. But “motion event” is more interesting for cognitive linguists. Different aspects of this event is represented in language and human, based on the experiences of her/his own movement and the motion of surrounding entities, conceptualize and lexicalize motion event. One aspect of motion that is represented in language is how motion takes place. In this paper we are looking for all kinds of manner information that are represented in Farsi. To perform that and based on some criteria we gathered Farsi motion verbs from the list of verbs written in Sokhan big dictionary 1381). Then we studied and classified the kinds of manner information based on the motion verbs semantics.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_1315_bad45d9cf3da3222c93e393cc5fe36e0.pdf
رویداد حرکت
الگوی واژگانیشدگی
مسیر
شیوه
فعل شیوهنما
motion event
lexicaliztion patters
Path
Manner
manner-verbs
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2015-10-23
5
10
91
108
1316
Research Paper
حذف همخوانهای انسدادی تیغهای و اصل مرز اجباری در نظریههای غیرخطی
Coronal stop deletion and obligatory contour principle (OCP)
مرضیه بدیعی
marziyeh.badiee@yahoo.com
1
بتول علی نژاد
alinezhadbatool@gmail.com
2
دانشجوی دکترا دانشگاه اصفهان
دانشیار دانشگاه اصفهان
در این مقاله نشان داده میشود که حذف همخوانهای انسدادی تیغهای فارسی تحت تأثیر آوای ماقبل خود روی میدهد. در این مقاله فرایند حذف همخوانهای انسدادی تیغهای فارسی بر اساس اصل مرز اجباری (OCP) مطرح شده است. فرایند اصل مرز اجباری شرایطی را مطرح میکند که طی آن همجواری مشخصهها را مجاز نمیداند. از این رو حذف انسدادیهای تیغهای /t, d/ که دارای مشخصههای [- رسا، - پیوسته، +تیغهای] هستند، پیش از همخوانهایی که هر یک از این مشخصهها را داشته باشند، حذف میگردند. سایشیهای تیز، سایشیهای غیرتیز و خیشومیها، همخوانهایی هستند که پیش از همخوانهای انسدادی تیغهای قرار میگیرند و عامل ایجاد کننده شرایط حذف هستند و فرایند حذف را فعال میکنند. همچنین در این مقاله نشان دادیم که فرایند حذف به عنوان یکی از رفتارهای اصل مرز اجباری، زبان فارسی را در رده چهارم دستهبندی هاروکا (1999) قرار میدهد.
Persian coronal stop deletion is constrained by the preceding segment. In this study we show that Persian coronal stop deletion can be treated as a consequence of obligatory contour principle (OCP). The OCP can be generalized as a universal disfavoring of sequences of like features: *[αF][αF]. Therefore, coronal stop deletion which targets the set of segments /t, d/ defined by the features [-son, -cont, +cor] is favored when the preceding segment shares any of these features. Sibilant fricatives, non- sibilant fricatives and nasals precede coronal stops /t, d/ and it causes the deletion of a final /t, d/. Based on Harukas typological study of OCP effects (1999), we show that implication of OCP on deletion of final coronal stops /t, d/ includes Farsi in the forth type.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_1316_71e521aebf1f9d5ee0744fef9f218347.pdf
همخوان انسدادی تیغهای
اصل مرز اجباری
نظریه خود واحد
نظریه بهینگی
حذف
Key words: coronal stops
OCP
Autosegmental theory
optimality theory
deletion
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2015-10-23
5
10
109
126
1317
Research Paper
گروه - واژههای ساختی در زبان فارسی: پیوستاری میان واژگان و نحو
The Constructional Phrasal words in Persian: Lexicon – syntax Continuum
هنگامه واعظی
hengamehvaezi@yahoo.com
1
معصومه ارجمندی
arjmandi@iaurasht.ac.ir
2
هیأت علمی تمام وقت ؛دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت
پژوهش حاضر به بررسی ساختهای[x p x] [1]میپردازد مانند رودررو، خانه به خانه. این ساختها به دلیل عدم تطابق با قواعد زایشی محض (صورتگرایی) و داشتن ویژگیهای خاص موردتوجه بسیاری از زبانشناسان بوده است. این مطالعه دو هدف را دنبال میکند، از یکسو تحلیلهای پیشین را مورد نقد و بررسی قرار میدهد تا نشان دهد چنین الگوهایی در زبان فارسی یک «ساخت» هستند و «گروه- واژه» نامیده میشوند. از سوی دیگر با ارائه تحلیلی متفاوت بر پایه «دستور ساختی»[2] نشان میدهد گروه - واژهها در این زبان به خانوادهای[3] بزرگ تعلق دارند. این خانواده زبانی، اعضا (زیر- ساختها) متعددی را در بردارد. بررسی معنایی و نحوی آنها نشان میدهد که این نوع گروه – واژهها از واژگانیترین تا غیر واژگانی بر روی پیوستاری طبقهبندی میشوند و به دو گروه اصلی تقسیم میشوند: 1- گروهی که در هر دو ساخت اضافه و فعل سبک ظاهر میگردند. 2- گروهی که فقط در ساخت اضافه میآیند و از زایایی بیشتری برخوردارند. چنین بررسیای با توجه به عملکرد این نوع گروههای واژگانی و ویژگیهای خاصی که نشان میدهند تعامل میان واژگان و نحو را پیشبینی میکند. [1]. بر خلاف زبان انگلیسی که این ساختها در اکثریت حالتها با دو اسم ساخته میشوند {اسم حرف اضافه اسم}؛ در زبان فارسی علاوه بر اسم، صفت، ضمایر پرسشی به همراه پرسشواژه هم مشاهده شده است. مانند هرکی به هرکی، زود به زود؛ از این رو نگارندگان از قالب [x p x] استفاده کرده اند. [2]. Construction Grammar [3]. Family of construction
In this article, {XPX} constructions will be studied. Many linguists were interested in this construction because of its specific characteristics and non-correspondence to X’- theory. This study has: two main goals: 1) The previous analysis will be evaluated to display that these type of linguistic patterns are constructions.2) They will be analyzed on the basis of Construction Grammar. Their syntactic and semantic investigation show that these phrasal words are grouped into gradable continuum. They are classified into two main groups in Persian: 1) those can be occurred in both Ezafe and Light verb constructions. 2) Those are only used in Ezafe Constructions. The latter are more productive than the former. The ultimate conclusion of this study is to predict the Lexicon- Syntax interface regarding the operation of these phrasal words.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_1317_6c4d3276cdf1408a344897e0035d8583.pdf
گروهواژه
ساخت فعل سبک
ساخت اضافه
خانواده ساخت
واژگان- نحو
Phrasal word
Light verb construction
Ezafe Construction
Family of construction
Lexicon-Syntax
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2015-10-23
5
10
127
145
1318
Research Paper
فعل شبهمعین ضمیری در زبان فارسی
Pronominal Auxiliary verb in Persian language
جهاندوست سبزعلیپور
sabzalipor@gmail.com
1
فرزانه عبدالهی
abdolahifarzane46@yahoo.com
2
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و احد رشت، مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی
کارشناسیارشد زبان و ادبیات فارسی
در زبان فارسی نوعی خاصی از افعال شبهمعین وجود دارد که همیشه با یک ضمیر همراهاند، گویا ادامۀ این افعال امروزه به شکلهای غیرشخصی به کار میرود. این افعال در زبان فارسی کمتر شناخته شده هستند، شناخت این افعال به شناخت زبان فارسی کمک فراوانی میکند. در این تحقیق سعی شدهاست که در نگاه اول فعل شبهمعین از دیدگاه دستوریان معرفی شود، و در ادامه نوعی فعل شبهمعین به نام شبهمعین ضمیری در زبان فارسی معرفی شود. گرچه تعاریف ارائه شده از این فعل اغلب مشابه هم هستند، اما همانطورکه معلوم است نامگذاری این فعل خود، مورد مناقشه است و در مواردی، تفاوتی میان فعل معین و شبهمعین دیده نمیشود یا به همۀ ویژگیها یا شکلهای فعل شبهمعین اشاره نشده است و به تبع آن، در تعداد این افعال، اتفاق نظر وجود ندارد. این تحقیق در چند بخش تنظیم شده است: بعد از مقدمه و پیشینۀ بحث، فعلشبهمعین و نیز فعل شبهمعین ضمیری معرفی شده است. در قسمت اصلی مقاله، شبهمعین ضمیری در شاهنامه فردوسی در هفت بخش بررسی شده است که از جملۀ آنها نقش ضمایر، شکل ضمایر، میزبانهای این ضمایر و نیز بحث تاریخی مربوط به این افعال آمده است.
There is a certain auxiliary verb in Persian language that always associated with a pronoun. These verbs are used today in Impersonal forms probably. These verbs are less known and their recognition helps to Persian language’s recognition. This research tries to introduce auxiliary verb from the perspective of Grammarians and introduce a certain pronominal auxiliary verb in Persian language. Although the definitions of the verb are often similar, but as is clear, naming of this verb itself, is disputed and there is no difference between the auxiliary verb and its different types. This paper studies the Features, Functions and hosts of this verb whit a historical view.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_1318_8314cf9b61da5770a3f50dfa9e507faa.pdf
زبان فارسی
فعل معین
فعل شبهمعین
شبه معینضمیری
شاهنامۀ فردوسی
Persian Language
auxiliary verb
pronominal auxiliary verb
ferdowsi’s Shah Name
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2015-10-23
5
10
147
156
1319
Research Paper
بررسی زبانگونه مخفی جوانان در روابط گروهی بر اساس رویکرد همسان سازی
The impact study of male secret language on female young genderlect
شادی شاه ناصری
shadi_shahnaseri@yahoo.com
1
استادیار گروه زبان شناسی دانشگاه اصفهان
اکثر پژوهشها در حوزه زبانشناسی جنسیت بیانگر آن است که گویشوران یک زبان بر حسب جنسیت از گونههای زبانی متفاوتی استفاده میکنند که عمده تفاوت زبانگونههای جنسیتی در حوزه واژگان زبان، نمود آشکارتری نشان میدهد. زنان در مقایسه با گروه مردان با گرایش به گونه معیار زبانی، کمتر از واژگان عامیانه، دشواژهها و صورتهای غیرمعیار استفاده میکنند. متغیر سن نیز در راستای تخفیف این تقابلها عملکرد قوی نشان نداده است اما در جوامع امروزی که در آن نقشهایاجتماعی دو گروه به هم نزدیکتر و به تبع آن تعاملات کلامی نیز افزایش یافته است بنابر نظریه تجفل[1] بروز برخی تغییر و تعدیلها در هنجارهای اجتماعی- زبانی این دو گروه اجتناب ناپذیر مینماید. از این رو پژوهش حاضر به منظور دستیابی به الگویحاکم بر مکالمات درون گروهی و میان گروهی جوانان شهر اصفهان شکل گرفت. دادهها از طریق مشارکت در جامعه نمونه در قالب روش پژوهشی میلرویها[2] جمعآوری و در چارچوب نظری تجفل (1984) ارزیابی کیفی شدند. نتایج بیانگر آن بود که روابط درون گروهی در جوانان دختر جامعه نمونه و میان گروهی (دختران و پسران) تفاوت معناداری در بسامد کاربرد زبانگونه مخفی نشان نمیدهد و با این که پسران جوان همچنان در تولید واژهها و عبارات واژگانی این گونه زبانی پیشتاز هستند، اما بخشی از زبانگونه مخفی جوانان امروز پیرنگ دخترانه دارد که نمود زبانی بیشتر آن در مناسبات کلامی بین گروهی دیده میشود. از این رو، بهنظر میرسد متغیر سن نقش مهمتری در مقایسه با متغیر جنسیت در نمود زبانگونه مخفی گروه دختران در روابط درون گروهی و بین گروهی جامعه امروز نشان میدهد. [1]. H. Tajfel [2]. L. Milroy and J. Milroy
The impact of male secret language on female young genderlect Most studies indicated genderlects provide a crucial role in establishment of language varieties used by male and female groups. Women adopt standard variety of language where as men follow informal norms hidden in non- standard varieties of language. Tajfel (1984) proposed a theoretical frame work in which minority groups meant, women try to assimilate towards the linguistic norms of majority group, that is, men to find equal opportunities and facilities in the society. This survey tries to find out whether young female testees follow the female genderlect norms in their inter and intra relations communication or assimilate towards the covert prestige of young male genderlect. The results show that the female testees assimilation is greater than male testees in inter relation linguistic interactions while they prefer to use the young male secret language in their intra relation communication as well.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_1319_da610ac0698f6ed8500aff5e60b0114b.pdf
گونه زبان مخفی
زبانگونه جنسیت
سن
همسان سازی
روابط گروهی
secret language
genderlect
age
assimilation
group relations
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2015-10-23
5
10
157
175
1320
Research Paper
نظام واژه ها و اصطلاحات خویشاوندی در زبان ها و گویش های ایرانی
Kinship Term patterns in Iranian Languages
مهرزاد منصوری
mans1252000@yahoo.com
1
شفق رحماتی
saviz_20@yahoo.com
2
دانشیار زبان شناسی دانشگاه شیراز
دانش آموخته کارشناسی ارشد آزفا دانشگاه شیراز
اصطلاحات خویشاوندی اصطلاحاتی هستند که مردم در خطاب یا در غیاب خویشاوندان در ضمن صحبت و در اشاره به آنها بهکار میبرند. این اصطلاحات علاوه بر اینکه شاخص مناسبی در مطالعات جامعهشناختی به حساب میآیند، به لحاظ ساختار واژگانی و معنایی نیز مورد توجه زبانشناسان میباشند. در این پژوهش اصطلاحات و واژگان خویشاوندی بیش از پنجاه گویش از سراسر ایران مورد بررسی قرار گرفتهاند. اکثر گویشهای مورد مطالعه از الگوی یکسانی پیروی میکنند؛ ولی در تعداد از آنها، تفاوتهایی هر چند اندک وجود دارد که جالب توجه است. در این پژوهش ساخت واژههای خویشاوندی از لحاظ ساده یا ترکیبی بودن نیز مورد بررسی قرار گرفته است. در تمامی گویشها، خویشاوندان درجه اول (پدر، مادر، خواهر و برادر) واژگان سادهای را به خود اختصاص دادهاند و سایر خویشاوندان هر کدام برحسب نقش یا اهمیت، دارای واژگانی ساده یا ترکیبی هستند. دادههای این پژوهش نیز نشان میدهند که اصطلاحات خویشاوندی در گویشهای ایرانی اگرچه به لحاظ ساختار اصلی از الگوی کم و بیش مشابهی پیروی میکنند، ولی به لحاظ نوع واژه از تنوع قابل توجهی برخوردارند.
Kinship terms are the expressions used to address and refer to family members and relatives. In addition to sociologist, linguists are interested in studying words and expression structures as well as defining patterns and systems , in this conection, are used in languages. The study has investigated kinship terms in more than fifty Iranian languages and dialects in all over the country. The study indicates that Iranian languages almost follow a similar pattern, mean while there are differences in words and expressions structures. The study shows that words are used to refer to sister, brother and parents as well as brother and sister's parents are simple while for some other relatives are compounds. In some dialects for some relatives like grand father and grand mother simple words are used. In the investigated dialects simple or compound words are used to refer relatives based on their role in family system.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_1320_7bcc9a07fe92ff5bf62be97f8b357de7.pdf
اصطلاحات خویشاوندی
اصطلاحات اشاره و خطاب
زبانها و گویشهای ایرانی
گویش شناسی
kinship terms
refering expression
Iranian languages
dialectology
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2015-10-23
5
10
177
196
1321
Research Paper
بررسی آزمایشگاهی واکه [ɑ] در زبان فارسی بر اساس نظریه آواشناسی فانت
Evaluation of vowel [ɑ] in Persian language according to Fant phonetic theory
غزال یاس فرد
gyaasfard@yahoo.com
1
کارشناس ارشد دانشگاه علامه طباطبایی
محققان و زبانشناسان ایرانی از نظر تولیدی واکه [ɑ] در زبان فارسی را واکهای پسین، افتاده و سخت توصیف کردهاند. علاوه بر آن جزایری (16:1961) و ثمره (1378: 87) در توصیف تولیدی این واکه، ویژگی گرد بودن را نیز علاوه بر پسین، افتاده و سخت بودن آن برشمردهاند. به لحاظ بررسیهای آواشناسی فیزیکی بیجنخان (1374: 35) در تحلیل سازههای واکه [ɑ] فرکانس سازه اول این واکه را 619 هرتز و فرکانس سازه دوم آن را 1167 هرتز محاسبه کردهاست؛ همچنین سپنتا (1377: 57) فرکانس سازه اول این واکه را 680 هرتز و سازه دوم آن را 1100 هرتز بدست آورده است. اما در آنچه که فانت (1960: 67) در بازسازی سازههای واکه [ɑ] در زبان انگلیسی ارائه داده است، فرکانسهای سازه 1 و 2 به ترتیب 780 هرتز و 1240 هرتز میباشد. استفاده از نظریه مدل لولهای فانت در بازسازی سازههای این واکه پسین افتاده مشکلی ایجاد نمیکند. اما اگر بخواهیم با استفاده از فرکانس سازههای واکه مورد نظر در فارسی به طول دو لوله تشکیل دهنده مجرای گفتار در تولید این واکه برسیم با پیشبینی اشتباه روبرو خواهیم شد. بنابراین به نظر میرسد که شکل مجرای گفتار در تولید واکه [ɑ] در زبان فارسی با معادل آن در زبان انگلیسی متفاوت است. در این پژوهش سعی شدهاست از طریق روش تصویربرداری سی تی اسکن، اندازه سطوح مورد نیاز برای محاسبه سازههای این واکه فراهم گردد که پیامد آن، مدل پیشنهادی مجرای گفتار واکه [ɑ] در زبان فارسی میباشد.
Abstract Iranian scholars and linguists described vowel [ɑ] in Persian language in terms of production as a back, low and tense vowel. In addition, Jazayeri (16: 1961) and Samareh (87:1378) in production description of this vowel also considered the round feature. According to Acoustic Phonetics analysis of Bijankhan in vowel formants analysis of [ɑ], the first formant frequency and the second formant frequency of this vowel has calculated 619 Hz and 1167 Hz respectively. Also Sepanta (57: 1377) calculated the first formant and the second formant frequencies to 680 Hz and 1100 Hz respectively. In this study, we have tried to provide the required size of vowel formants for calculation through CT scan imaging. The outcome is the proposed model of vocal tract in production of this vowel in Persian language. Keywords: vowel [ɑ], formant, vocal tract, Fant theory, tube model
https://rjhll.basu.ac.ir/article_1321_88f36e82801c17559ef2d61843a36825.pdf
واکه [ɑ]
سازه
مجرای گفتار
نظریه فانت
مدل لولهای
vowel [ɑ]
formant
vocal tract
Fant theory
tube model
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2015-10-23
5
10
197
217
1350
Research Paper
همپایگی عطفی در زبان فارسی
همپایگی عطفی در زبان فارسی
مهرداد نغزگوی کهن
mnkohan@yahoo.com
1
جلال احمدخانی
ahmadkhani@yahoo.com
2
دانشیار گروه زبان شناسی، دانشگاه بوعلی سینا
دانشآموختۀ کارشناسیارشد زبانشناسی، دانشگاه بوعلیسینا
هدف این مقاله بررسی امکانات دستوری زبان فارسی برای بیان همپایگی عطفی است. در این زبان، علاوه بر استفاده از همجواری پایهها، از همپایهسازها در ایجاد ساختهای همپایه استفاده میشود. در انتخاب همپایهسازهای عطفی عوامل کاربردشناسی، معنایی و نیز مقولۀ پایهها نقش دارند. هنگامی که نوع ارتباط دو پایه از رهگذر مراجعه به بافت و کاربرد معین میشود، معمولاً همپایهساز مورد استفاده قرار نمیگیرد. همپایهسازهای خاصی ناظر بر معانی توالی و یا همزمانی پایهها هستند و بعضی دیگر معنای افزایشی یا تأکیدی دارند. معنای تأکیدی را بیشتر در میان همپایهسازهای گسسته/دوگانه میتوان مشاهده کرد. بعضی از همپایهسازها مثل =o، «و»، «هم»...«هم»، «نه»... «نه» با پایههایی با هر مقولۀ دستوری بهکار میروند. ولی اکثر همپایهسازهای دیگر نسبت به مقولۀ پایهها حساس هستند. به لحاظ بسامد نوع، بیشترین همپایهسازها (24 مورد) تنها با بند بهکار میروند، و همپایهسازهای مخصوص گروههای اسمی/ گروههای حرف اضافهای(هر کدام دو مورد) و گروههای صفتی
هدف این مقاله بررسی امکانات دستوری زبان فارسی برای بیان همپایگی عطفی است. در این زبان، علاوه بر استفاده از همجواری پایهها، از همپایهسازها در ایجاد ساختهای همپایه استفاده میشود. در انتخاب همپایهسازهای عطفی عوامل کاربردشناسی، معنایی و نیز مقولۀ پایهها نقش دارند. هنگامی که نوع ارتباط دو پایه از رهگذر مراجعه به بافت و کاربرد معین میشود، معمولاً همپایهساز مورد استفاده قرار نمیگیرد. همپایهسازهای خاصی ناظر بر معانی توالی و یا همزمانی پایهها هستند و بعضی دیگر معنای افزایشی یا تأکیدی دارند. معنای تأکیدی را بیشتر در میان همپایهسازهای گسسته/دوگانه میتوان مشاهده کرد. بعضی از همپایهسازها مثل =o، «و»، «هم»...«هم»، «نه»... «نه» با پایههایی با هر مقولۀ دستوری بهکار میروند. ولی اکثر همپایهسازهای دیگر نسبت به مقولۀ پایهها حساس هستند. به لحاظ بسامد نوع، بیشترین همپایهسازها (24 مورد) تنها با بند بهکار میروند، و همپایهسازهای مخصوص گروههای اسمی/ گروههای حرف اضافهای(هر کدام دو مورد) و گروههای صفتی
https://rjhll.basu.ac.ir/article_1350_e0ab02001c6788714cbcfcfed0090826.pdf
ساخت همپایه
همپایگی عطفی
همپایهساز
ردهشناسی
فارسی
ساخت همپایه
همپایگی عطفی
همپایهساز
ردهشناسی
فارسی
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2015-10-23
5
10
219
224
1364
Criticism
کُرُشی، توصیف دستوری پیکره بنیاد مریم نورزایی، کارینا جهانی، اِریک آنونبی، و عباس علی آهنگر، اوپسالا 2015
Maryam Nourzaei, Carina Jahani, Erik Anonby, and Abbas Ali Ahangar. (2015) Koroshi: A Corpus-based Grammatical Description. Studia Iranica Upsaliensia 13. Uppsala: Acta Universitatis Upsaliensis
راحله ایزدی فر
raheleh.izadifar@gmail.com
1
دانشگاه بوعلی سینا همدان
طایفه کُرُش به صورت پراکنده در منطقه گسترده ای از جنوب ایران از هرمزگان تا خوزستان و همچنین به سمت داخل فلات ایران ساکن هستند. اثر نورزایی و همکاران (2015) به مستندسازی نحوه زندگی، سنتهای شفاهی، و میراث قومی- زبانی کُرُشها پرداخته است. پیکره این تحقیق از گویشوران گویش کُرُشی حوالی شیراز جمعآوری شده است. در ابتدای کتاب معرفی اجمالی از مردم کُرُش و فرهنگ آنان ارائه شده است. بیشترین حجم این اثر به توصیف پیکره بنیاد ویژگی های واج شناختی و صرفی نحوی زبان کُرُشی و پیکره هفت متن واجنگاری شده به همراه معادل تکواژها و ترجمه انگلیسی آنها اختصاص دارد. فرهنگ انتهای کتاب شامل بیش از 1200 واژه است. یک لوح فشرده حاوی فایل های صوتی متون و تصاویری از مردم کُرُش نیز ضمیمه این اثر است.
The korosh people are scattered across large areas of southern Iran, from Hormozgan all the way to Khuzestan, and onto the Iranian plateau. The present work contributes to the study of the Korosh through the lens of their language, Koroshi. The corpus for this study has been gathered among speakers of the dialect of Koroshi spoken around Shiraz. The book opens with a brief overview of the Korosh people and their culture. The main part of the study consists of an in-depth, corpus-based description of the phonology and morphosyntax of the Koroshi language; a corpus of seven glossed and translated texts of different genres; and a glossary of more than 1200 items. This documentation is supplemented with a CD containing soundfiles of the texts, and images of the Koroshi community.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_1364_c3c6e12072018a8faf0dabe09061daa1.pdf
کُرُشی
نورزایی
جهانی
آنونبی
آهنگر
Koroshi
Nourzaei
Jahani
Anonby
Ahangar
per
دانشگاه بوعلی سینا
پژوهش های زبان شناسی تطبیقی
2252-0740
2322-4975
2015-10-23
5
10
225
232
1352
Criticism
بررسی و نقد کتاب دانشگاهی
Book Review
پارسا بامشادی
parsa.bamshadi@gmail.com
1
دانشگاه شهید بهشتی
رده شناسی زبان که امروزه یکی از شاخه های پویا و رو به گسترش در زبان شناسی است، می کوشد از رهگذر بررسی و مقایسۀ زبان های گوناگون به تعمیم های فراگیر و در پی آن به شناخت جهانی های زبان دست یابد. به سخن دیگر، به دنبال رسیدن به یگانگی ها از راه بررسی چندگانگی هاست. تاکنون پژوهش های بسیاری در زمینۀ رده شناسی زبان انجام گرفته و کتاب های زیادی در این باره نوشته شده است. یکی از جدیدترین کتاب های این حوزه، «درآمدی بر رده شناسی زبان » به قلم ادیت موراوسیک (2013) است. هدف از مقالۀ پیش رو معرفی، بررسی و نقد این کتاب است.
AbstractLinguistic Typology is one of the most rapidly expanding fields in linguistics that concerns to describe and explain similarities and differences among languages of the world. It also aims to find cross-linguistic generalizations and language universals and classify languages according to their structural and functional features. To date, many studies have been done on linguistic typology and many books have been written. One of the most recent books in this field is “Introducing Language Typology” by Edith Moravcsik (2013). The purpose of the present review is to introduce and evaluate the main strong and weak points of the book.
https://rjhll.basu.ac.ir/article_1352_f5f470c8c5098bc3e65c07654def28d8.pdf
رده شناسی ساختواژی
رده شناسی نحوی
رده شناسی واژگانی
رده شناسی واجی
Morphological Typology
Syntactic Typology
Lexical Typology
Phonological Typology